داستان های آذرخش

داستان های آذرخش

OVERVIEW

The web page adma.persianblog.ir presently has an average traffic classification of zero (the lower the more traffic). We have analyzed eight pages inside the website adma.persianblog.ir and found one website associating themselves with adma.persianblog.ir.
Pages Parsed
8
Links to this site
1

ADMA.PERSIANBLOG.IR TRAFFIC

The web page adma.persianblog.ir is seeing variant levels of traffic all round the year.
Traffic for adma.persianblog.ir

Date Range

1 week
1 month
3 months
This Year
Last Year
All time
Traffic ranking (by month) for adma.persianblog.ir

Date Range

All time
This Year
Last Year
Traffic ranking by day of the week for adma.persianblog.ir

Date Range

All time
This Year
Last Year
Last Month

LINKS TO WEBSITE

WHAT DOES ADMA.PERSIANBLOG.IR LOOK LIKE?

Desktop Screenshot of adma.persianblog.ir Mobile Screenshot of adma.persianblog.ir Tablet Screenshot of adma.persianblog.ir

ADMA.PERSIANBLOG.IR SERVER

Our crawlers diagnosed that a single root page on adma.persianblog.ir took one thousand five hundred and fourteen milliseconds to come up. I could not observe a SSL certificate, so in conclusion I consider adma.persianblog.ir not secure.
Load time
1.514 sec
SSL
NOT SECURE
IP
46.224.2.182

SERVER SOFTWARE AND ENCODING

We caught that this domain is utilizing the Microsoft-IIS/8.5 operating system.

HTML TITLE

داستان های آذرخش

DESCRIPTION

داستان های آذرخش

PARSED CONTENT

The web page has the following in the web page, "عماد تازه تولد پنج سالگیش رو جشن گرفته بود." I saw that the web page also stated " خوشحال بود و کیف می کرد وقتی بابا بهش می گفت حالا دیگه برای خودت مردی شدی." They also said " مامان برای تولدش یه کیک خوشمزه پخته بود. درست همون شکلی که عماد دوست داشت. روستای عماد در لبنان نزدیک مرز فلسطین اشغالی بود. از وقتی یادش میومد مامان و بابا همیشه بهش می گفتن که صهیونیست ها بد هستن و باید باهاشون تا آخرین قطره جنگید. عماد هم با وجود سن کمش نفرت عمیقی از صهیونیست ها داشت. سربازا پشت یقه بابا رو گرفتن و سوار ماشینش کردن و با خودشون بردن." The meta header had Weblog as the first optimized keyword. This keyword is followed by Daily, Writing, and PersianBlog which isn't as urgent as Weblog. The other words adma.persianblog.ir uses is persianweblog. Blog is included and might not be seen by search engines.

ANALYZE SUBSEQUENT WEB SITES

داستان های گمنام

دختری با قیافه ای معمولی که معصومیت خاصی در چشمانش موج میزد . مانتویی ساده به رنگ آبی کمرنگ پوشیده بود. به همراه شالی که موهایش را میپوشاند. این تیپ باب میل من نبود! سعی کردم این حس را به خودش هم منتقل کنم. در خیابان نسبتا شلوغی که مسیر همیشگی اش بود قدم میزد. پسری از روبرو به سمتش می آمد . سرش را بالا آورد و به چشمانش نگاه کرد.

داستان های جاهد

بعد از 5 سال اکبر داشت به خونه بر می گشت . همون دیشب بچه ها رو با لباس های تمیز و مرتب خوابوند و خودش تا صبح تو خونه چرخید و همه چیز رو مرتب کرد . درست همونطور که اکبر دوست داشت خونه رو چید و بعد هم کوچه رو آب و جارو کرد . نماز صبح رو خوند و توی جانمازش خوابش برد . خواب دید که خواب مونده و اکبر پشت در خونست . دلش رو خوش کرد به ترافیک صبحگاهی ولی دل تو دلش نبود . نهار بچه ها رو داد و نمازش رو خوند .

داستان های اویس

چندباری سرش را به لبه تخت کوبیده بود. به زحمت توانست بلند شود و مسکنی بالا بیاندازد. بلند شد و پنجره را باز کرد. از مسجد محله صدای اذان می آمد. پنجره را بست و روی تخت دراز کشید و خوابید. حوصله هیچ کاری را نداشت.

داستان های راحیل

این جور وقتا می دوید طرف بابا و یه ماچ محکم از گونه خیس بابا میگرفت و می نشست به حرف زدن. با اینکه خیلی بچه بود اما میدونست که باید نگاه پر از غصه اش رو از بابا مخفی کنه و برای همین موقع حرف زدن تند تند و بی هدف دستاشو تکون میداد تا حواس بابا پرت دستاش بشه. بعد بلند میشد و میرفت توی انباری کوچیک ته راهرو و بی صدا اشک میریخت. طاقت دیدن شرمندگی بابا رو نداره.

داستان های صالحه

خواهشا قبل از فیلتر کردن تا آخر داستان رو بخون! سلام آقا. قربون دستت یه دونه کمپوت گلابی بده. پشت سرتون تو قفسه سوم. وایسا بینم! چه خبره آقا.