Date Range
Date Range
Date Range
همراه من باشید با خاطرات و زندگی من زیر آسمان وین. سلام بر جمیع دوستان . راستش از وقتی لپ تاپم خراب شده زیاد حوصله نمی کنم بنویسم. هر چی چک و چونه زدیم اسم ایرانیه اصیله. گفت نه دخترانه ست اسمش! زنیک الاغ دهاتی اخه کجای این اسم به دختر شباهت داره حقشون بود یه اسم اتریشی می زاشتیم بعد می رفتیم شناسنامه ایرانی عبدل نقی می گرفتیم .
زندگی پر پیچ و خم یک زن. من یه زنم, زنی که اصلا نفهمید چه جور زن شد! تا از دختر بودن به زن بودن تبدیل شد هزارن سختی و مشکلات سر راهش قرار گرفت که خودشم گیج شد! تولد با طعم کتک 3. تولد با طعم کتک 2. زندگی با سختی هاش میگذره. سلام دوسته گلم ممنون که به وبلاگه من سر زدی. تولد با طعم کتک 3. تولد با طعم کتک 2. زندگی با سختی هاش میگذره. من و بابی و .
نمیدونم از اخرین بارى که اینجا نوشتم چقدر میگذره ولى فکر میکنم حدود یک سال شده باشه. به هر حال دوباره تصمیم گرفتم بنویسم. چیز خاصى نمى نویسم ولى دوست دارم بعضى از نوشته هام رمزى باشه اگه کسى دوست داشت بخونه رمزو بهش میدم. اینجا مثل یه دفتر خاطرات از زندگیه جدیدمه. امیدوارم تو زندگیه جدیدم خوشبختیو لمس کنم. واقعیت اینه که خیلی دوست دارم به وبلاگ تک تک دوستام سر بزنم و وبلاگاشونو بخونم ولی واقعا فرصت نمیشه. سعی میکنم به زودی دوباره اپ کنم. امروز سالگرد فوت پدر نازنینمه.
بعد مدتها دوباره هوس نوشتن. فقط میشنم یه گوشه دنج. خونه سعی میکنم دوباره یه چیزایی رو یادم بیارمو بنویسم. برمیگردم به همونجایی که فهمیدم بیماری پرولاپس دریچه میترال همراه با نارسایی دارم. تو راه با خودم کلنجار میرفتم. حتی از دکتر نپرسیدم این بیماری چی هست. کفشام هنوز پام بود . دراز کشیدم رو تخت و یهو دیدم ساحل اس داد. نمیدونم اصلا بهش سلام دادم یا نه. لرزش گوشیم نشان از مسیج ساحل داشت.
سومین برد پیاپی سرخپوشان گرگانی. هفته نهم دور برگشت لیگ برتر فوتبال بانوان با برد دیگر برای سرخپوشان گرگانی سپری شد. تیم سرخپوشان گرگانی که روند رو به رشدی را آغاز کرده با برد 3-0 که دیروز مقابل تیم فولاد نورد کوه به رتبه پنجم جدول صعود کرد. با روندیکه تیم سرخپوشان گرگانی در پیش گرفته رسیدن به جمع 3 تیم برتر دور از دسترس نخواهد بود.
بهترین لحظه ها رو داشته باشین و امسال سال ساختن ها و به دست آوردن ها باشه براتون.
خنگ بازی های زندگی مشترک. سلام به دوستای عزیز و مهربونم. ببخشید این مدت بشدت درگیر بودم و البته هنوزم هستم. دلم بی نهایت براتون تنگ شده بود. راستش این مدت صبح ها که بیدار میشم اول کمی کارهامو می کنم مثل تمیز کاری هامو وشستشو ها و این چیزها بعدش میشینم زبان می خونم نزدیک های ظهر هم بصورت آنلاین کلاس زبان دارم و تا ساعت 4 طول میکشه. چشم و گوشش باز میشه. خلاصه که خدا رو شکر سرم گرم شده و حالم خیلی نسبت به قبل بهتر شده. الانم باید برم حاضر شم برم باشگاه.
دست نوشته های یک پسر . او که میرود نمی فهمد اما من که بدرقه میکنم میدانم کاسه ی آب معجزه نمیکند . هستي عزيز و گندم عزيز.
از تمام ازه ای وجودم عبور میکنم. نوشته شده در تاریخ شنبه 10 مرداد 1394 توسط محمد اب . برای پرواز در بی پروازی هایم آماده ام. ای کاش شب نبودو می پریدم.
خدا رو شکر همه چی آرومه.
دوستانی که تمایل دارن رمز بدن و یا نظری بذارن که برای بقیه عمومی نباشه تو همین پست نظر بذارن. امیدوارم دیگه رمز هیچ کدوم از دوستان تو وبلاگم لو نره. هر زمانی که در بند محبت کسی یا چیزی گرفتار شدیم. به خود بگوییم بهتر از این هم هست. این کار را آنقدر ادامه دهیم تا از خدا سر در بیاوریم.
خود این جمله تناقض محض بود. نوشته شده با انگشت های کبوترماهی. 54 در آرزوی بانوی خانه بودن. نوشته شده با انگشت های کبوترماهی.