Date Range
Date Range
Date Range
اناری نگه داشته ام روی درخت باغچه حیاط یلدا برای چیدنش می دانم می ایی! چه فایده این همه باران وقتی تو چتر بر میداری. فقط کوبه زنانه بر در همین برای آمدن تو کافیست. یک نفر می آد که من منتظر دیدنش ام یک نفر می آد که من تشنه ی بوییدنش ام خالی ی سفره . حقیقی و وهم آلود همچون منظر پشت پنجره قطارهای سریع با خط آهنی مه آلود وچون دستم را می گیری چونان ریگی نرم از میان . پاییز هم اگر بیایید تو با این همه رنگ روسپید نمی شوی! دوستت دارم بی آنکه نامت را بدانم دوستت دارم به همین سادگی! .
هر چه گشتم درین شهر نبود اهل دلی. هر چه گشتم درین شهر نبود اهل دلی. دلم خیلی براتون تنگ شده دوستان قدیمی همیشه شاد باشید یا علی. هر چه گشتم درین شهر نبود اهل دلی. از همیشه سردتر و تاریک تر. هر چه گشتم درین شهر نبود اهل دلی. دلم برای دوستای قدیمیم دلم واسه خوندن مطالبشون تنگ شده یاعلی. هر چه گشتم درین شهر نبود اهل دلی. سلام کاش میشد تمام حرفهارو تو همین چند حرف جا داد حرفها دارم . ازتون صمیمانه متشکرم یا علی ادامه مطلب. هر چه گشتم درین شهر نبود اهل دلی. هر چه گشتم درین شهر نبود اهل دلی.
خب کار ما هم اینطوریه. واسه همین به جای اینکه از اوقات فراقتم استفاده های بهینه بکنم دوباره مغزم زده به صحرای کربلا. از همه دوستایی که قبلا با هم بودیم می خوام که تو این صحرا منو تنها نذارن. در واقع مغزمو تنها نذارن. اینجا سرزمینی است با آب و هوای سرد و خشک. با آدمهایی سرد و خشک. که هر گاه قدم از قدم برمی دارند. صدای خرد شدن یکدیگر را در زیر پاهایشان می شنوند. این افکار فاسد و این برداشتهای سطحی و ابتدایی.
کاش نمی آمدی کاش نمی رفتی. ظ توسط حنا خانمی تو نظرات . این وبلاگ دیگه بروز نمیشه. ظ توسط حنا خانمی تو نظرات .
یادداشت های یک جوجه روان شناس. یادداشت های یک جوجه روان شناس. بلاگفا با وبلاگ عزیز من چه کردی. تولد یک جوجه روان شناس.
جايی برای بودن جايی برای من. مردی که دنيا را فروخت. نوشتن و خواندن تنها موجودات زنده دنیا. گاهی دلم برای خودم تنگ می شود. تا ابديت جاری - زندگی و آثار حسين پناهی. روی ماه خداوند را ببوس. قناری از پلکهای تو می ریزد. 1634;٧ بهمن ۱۳۸٧ - شبنم . تولدت مبارک رفیق کودکانه های رفته ی من! دلم برات تنگ شده مانلی! .
وبلاگی برای همه ی کسانی که دوستشان دارم. وبلاگ کتاب و فیلم و داستان خارجی. یه شب بارونی با دخترونه ها. وبلاگی برای تیم های ملی ایران. مسافر خسته من بار سفر رو بسته بود. تو خلوت آیینهها به انتظار نشسته بود. میخواست که از اینجا بره. دلش پر از گلایه بود. رو طاقچه جا گذاشت و رفت.
تمام صبرش را بخشیده است به من! هرچه من صبوری میکنم. او با بی صبری تمام. به این زودی ها د ر نمی شود. تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست. تا بدانی نبودنت آزارم می دهد. لمس کن نوشته هایی را. که لمس ناشدنیست و عریان. که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد. لمس کن گونه هایم را. که خیس اشک است و پر شیار. لمس کن لحظه هایم را.