سفر يك روزه ولى به ياد ماندنى به شهر كنگان.

تولدت را در خلوت آخر شب جشن گرفتم و تو متولد شدی. یادم مانده که قبل تولدت با دستانم چه عهدی بستم. اینکه بی تعارف و بی پرده بگویم اما بی شرمانه نه! از آنچه را که میدانم و در یقینم جا دارد حرف بزنم نه از خیالات! برای آگاهی بنویسم نه از سر خوشحالی! بودی اما آنگونه نشد که میبایست.

سلام به چشم هايي كه در راه ماندند. دل هايي كه آنهارا راندند. سلام به اشك هايي كه غرورشان شكست. و عهدهايي كه كسي آنها را نبست . تنهايي را دوست دارم زيرا بي وفا نيست. تنهايي را دوست دارم زيرا عشق دروغي در آن نيست. تنهايي را دوست دارمزيرا تجربه كردم. تنهايي را دوست دارم زيرا خداوند هم تنهاست. تنهايي را دوست دارم زيرا. در كلبه تنهايي هايم در انتظار خواهم گريست. و انتظار كشيدنم را پنهان خواهم كرد. به تنهاییت قسم تنهای تنهايم. ميدونم يه دوست خوب مثل تودارم كه حتي.

از همه ی دوستانی که اظهار تاسف و همدردی کردن و سعی کردن منو دلداری بدن واقعا تشکر میکنم. به مناسبت اولین سالگرد پسر خاله ی عزیزم. روحت شاد پسر خاله ی عزیزم. من نه عاشق بودم و نه محتاج نگاهي که بلغزد بر من. من خودم بودم و يک حس غريب که به صد عشق و هوس مي ارزيد. من نه عاشق بودم نه دلداده به گيسوي بلند. و نه الوده به افکار پليد.

عاشقی جرم قشنگی ست به انکار مکوش. زير بارون نفساتو دوست دارم. عطر خوب تورو بارون ميگيره. با تو زندگيم چه رويايي ميشه. با تو اين قلب يخي چون ميگيره. دوست دارم تموم لحظه هامو با تو باشم. دوست دارم كه دست گرم تو بگيرم. دوست دارم تموم خاطراتم با تو باشه. تو انتظار تلخ تو بميرم. دوست دارم فقط چشاتو وا كني. تا ببيني كه چقدر دوست دارم. همه خوبياتو باور مي كنم. نمي تونم بي تو طاقت بيارم. زير بارون نفساتو دوست دارم. بوي خوب تورو بارون ميگيره. با تو زندگيم چه رويايي ميشه. با تو اين قلب يخي چون ميگيره.

تقریبا بیش از دو سال از تلخ ترین روز زندگیم می گذره, روزی که پدربزرگم,. چشمانش را برای همیشه بست. به مناسبت روز پدر قصد دارم بخشی از شعر فریدون مشیری را به او تقدیم کنم. بی تو, سی سال, نفس آمد و رفت,. این گرانجان پریشان پشیمان را. کودکی بودم, وقتی که تو رفتی, اینک,. پیرمردی ست ز اندوه تو سرشار, هنوز. شرمساری که به پنهانی, سی سال به درد,. نشد از گریه سبکبار هنوز! آن سیه دست سیه داس سیه دل, که تورا,. چون گلی, با ریشه,. از زمین دل من کند و ربود.