Date Range
Date Range
Date Range
اوایل وقتی شروع کرد برام از دورگه بودن و تبعاتش بگه باورم نمیشد که این موضوع به اینجا بکشه! و چله بهم گفت که وسط میزان به دنیا آمدی و باید میزون بمونی. یعنی نه باید زیاد High بشی و نه زیاد Down! به هر حال امروز روزی پنجاه و سه سال پیش توی بیمارستان میثاقیه تهران به دنیا آمدم و تا حالاش که خوش آمد امیدوارم بعد از این هم خوش بیاد. بابت تمام پیام های تبریک دوستان همینجا جلو جلو تشکر میکنم. نوشته شده در یکشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۲ ساعت توسط ستایش.
م خ اط ب خ اص. مرد بودن قانون دارد! یک دل باشیو یک رنگ! باید با تمام توانت تکیه گاه شوی! باید درد دل بشنوی! باید بغض هایت را بخوری. راهي بجز گريز برايم نمانده بود. اين عشق آتشين پر از درد بي اميد.
باید خودت فهمیده باشی یار خوبی نیست. هرگز لشگرت را دست او نسپار. این خائن بالفطره پرچم دار خوبی نیس. ترک تو و درک جماعت کار دشواریست. تکرار تنهایی ولی تکرار خوبی نیست. ازهرسه مرد بین بیست وپنج تا سی سال. هر سه اسیر چشم تو. من او را دوست داشتم.
قدر زندگی را بدانید! قدر زندگی را بدانید. خداکنه کسی کمکم کنه ومش.
به دلیل بی نظمیهای وقت و بی وقته جناب بلاگفا ما سه تا. مجبور شدیم نقل مکان کنیم. محیط بلاگفا رو دوست داشتیم . اما وقتی این بار کلی از نظراتمون نا پدید شد شدیدا احساس ناامنی کردیم و . دوستایه مهربونی که وبمون رو لینک کردن لطف کنن و آدرسمونو عوضش کنن. با اینکه کارایه اسباب کشیمون کاملا انجام نشده. نوشته شده در دوشنبه چهارم مرداد 1389ساعت توسط خانومی و نامزدجون.
به یاد آرزوهایم سکوتی می کنم بالاتر از فریاد. غم نامه بیست و یکم. بازم برگشتم بعد این همه سال. خوشحالم که هر ثانیه از زندگی من رو به تو نزدیکتر می کنه. چه حس بدیه که وقتی کسی حالتو نمی فهمه درکت نمی کنه. هیچ کس نخواهد فهمید که بعد از رفتن تو برمن چه گذشت. چه خنده هایی که محو شد. چه گریه هایی که خشک شد. من ماندم افسوس یک اتفاق تلخ. الان ميگي سحر هر وقت دلش گرفته مياد سراغت.
بیزارم از جغد شوم سرنوشت. من اهل شکسته های بی پیوستم. با یک دل خون که مانده روی دستم. بار دل ما چقدر سنگین بستند. شاید به گناه اینکه شاعر هستم.
میدونم بعد از اینهمه مدت سکوت مخاطبهام این طرفها سر نمیزنند. اتفاقا همین باعث شد که بیام تو خونم. دلم میخواد یجا حرف بزنم که هیچکی نخونه فقط بگم و خالی شم. این روزا خیلی تنها شدم پر شدم از حرفهایی که نمیشه جایی بازگو کرد. پیش هرکی که لب وا کنم بنا به دلایلی باید از 10تا حرف 9 تاشو بگم اما باز یکی میمونه. پیش خانواده یچیزاییو بگم یه چیزایی رو نه چون من باید درک کنم شرایطو چون اوضااع خیلیی در همهههههههه خیلیییییییییییییی. انقد مشکل هست که جا واسه من نیست.
تیشتریا در حال بارگذاری است! لطفا کمی صبر کنيد. ه م ی ن ح ا ل ا .
May be for sale by its owner! This webpage was generated by the domain owner using Sedo Domain Parking. Reference to any specific service or trade mark is not controlled by Sedo nor does it constitute or imply its association, endorsement or recommendation.
ÅßÐØû - jeT کéT -.