هر کجا هستم باشم آسمان مال من است. بوی رنگ می دهد با صدای کاردک و البته با طعم آب انار. راستش این یکی از همان آرزوهای روزهایی است که وقتی دختر جوانی با موهای بافته شده با آل استارهای آبی کمرنگ و با یک کوله پشتی پر از رنگ بودم و از ته ته ته دلم برای رسیدن به آرزوهایم در کلیسای کریم خان شمع روشن می کردم! چه خوش شانس بوده ام که خدایم من را به همه ی آرزوهایی که برایش شمع ها روشن و فوت کردم نرساند وگرنه.

Sunday, August 10, 2008. در راه عشق مرحلهی قرب و بعد نیست. با تمام وجود لذت بردن. تمام روز را فکر کردن. Sunday, July 27, 2008. Thursday, June 26, 2008. میعاد در ب عد سوم. داستانی از من در جن و پری. Sunday, June 08, 2008. که سؤالهاشان را در خواب.

امیدوارم روزی یکی از اون مردهایی که اصل اون چیزی که تو ساختی بود و مزخرف نبود رو به من هم نشون بدی . روزی پر استرس و پر کار و پر از نوستالوژی . آهنگ های مورد علاقه ی دوران های رفته . وقتی میای صدای پااااااااات از هه جاده ها میاد . سفر کردم که از یادم بری دیدم نمی شه . آخه عشق یه عاشق با ندیدن کم نمیشه . غم دور از تو بودن . گاهی واقعا دلم برای نوشتن تنگ می شود . من اینجا را دوست دارم . من خدایم را دوست دارم . من مادرم را دوست دارم . من آدم های دیگری که اطرافم.

اوت 17, 2010 in تلویزیون. شبکهي سه در هفتههاي اخير برنامهاي پخش ميکرد که گزارشي بود از اردوهاي. به احتمال زياد رگهاش گرفتگي داره. يک روش تشخيصي مبتني بر امواج صوتي است که براي .

سکوت که می کنم حالم بهتر است. فکر می کنم دارم کارمند می شوم. روزهایی در ماه هست که درد می کشم و ساکتم. وقت هایی که ساکتم بیشتر خودم را می بینم. این روزهایی که ساکتم شنونده خوبی هم نیستم. دارم دچار روزمرگی می شوم. این دلشوره عجیبی که دارد توی دلم پیچ می خورد هم مال همین سکوت و این حال است. یک دلشوره بی دلیل مرا تسخیر می کند. سالهاست دلم می خواهد گیاه باشم. اما خدا رازی در پنهان کرد و مرا به زمین فرستاد. و این بدترین خصیصه آدمهاست.

یخ پاره ی نازکی از ماه. اندیشه های پراکنده یک ابر. مگر نه اینکه انتظار داریم که هر مردی وقتی که م.

اما این روز ها آلت به دستمان داده اند .