Date Range
Date Range
Date Range
من وشوهرخوبم 24بهمن 1381 با هم ازدواج کردیم ودر 14 شهریور 82 بعد از چندماه دوران طلایی نامزدی زندگی مشترکمون رو شروع کردیم وپسرم آرين 8 اسفند 84 با ورودش به زندگیمون اون رو قشنگتر کرد. مي نويسم فقط به اين دليل كه از گذر ايام ردپايي اينجا بمونه. تنها دليل نوشتنم فراموش نشدن خاطراتيه كه ممكن بود از يادمون بره.
مثل اینکه بالاخره این بلاگفا درست شد. خوشحالم و دلم برای دوستان وبلاگیم خیلی تنگ شده. منتظر پست های جدید هستم. اینجا دفتر خاطرات من و فرزندانم است. سمیرا جون- دلنوشته های یک دانشجو. خوشبختی زیر پوست من- نازنین. خاطرات دلنشین ما- ستاره جون.
دلتنگی های مادرانه من و دوقلوها. دلت که گرفته باش با صدای دستفروش دوره گرد هم گریه می کنی چه برسه به صدای بارون . دوستان تو این چند سال فکر میکنم در مورد مادام اریت گهگاه مطالبی تو وبلاگم نوشتم . ایشون بعد یه مدت که ایران نبودن برگشتن و باز کار زیبایی پوست و مو رو شروع کردن . اگر دوست داشتین حتما با دفترشون تماس بگیرین و یه جلسه مشاوره بگیرین .
1606;ی نی جون جونی ما. Monday, June 28, 2010. Saturday, May 22, 2010. Ø ØµÙ Ù Ø Ù. Ø Ø Ø Ù Ø Ø Ù Ø Ù . Ù Û Ø Ù Ø Ú Û Ù Ú Ø Ù Ù Û Ú Û Ø Ù Ø Ù Ø Ø Ù Ù Û Ø Û Ù Ø. Friday, May 14, 2010. Ø Ù Ø Ù Ø Ù Ù Ø Ù ØªÙ Ø Ø Ø Ù Ù Ù Ø Ù Ù Ù Ø Øª Ø Ù ØªØØ Ø Ù Ø Ø Ø Ø Ø 2 Ø Ø Ù Ù Ø Øª Ù Ù Ù Ø Ù Ø Ø Ù Ù Ù Ù Ø Ù Ø Ù Ø Ù Ú Ù Ø Ø Ù Ù Ø Ø Ù Ø Ù Ù Ø Ø Ù Ù . Sunday, May 9, 2010. Ø Ù Ø Ø Ø Ø Ø Ø Ø Ø Ø Ø Ø Ø Ø Ø Ø Ù . Ù Ø Ø Ù Ø Ù Ø Ù Ù . Ø Ù Ø ØØ Ù Ù Ù Ø Ù Û Ø Ù Ù Ø ØªÙ .
خاطرات شهراد از اولین روز رفتن به مهد. به همگی شما دوستای خوبم - دلم برای همتون تنگ تنگ شده بود. می دونم که خیلی دیره ولی سال نو مبارک . امیدوارم که سالی پربرکت برای همه شما باشه. از ماه آذر گذشته تا همین امروز خیلی خیلی گرفتار بودم و هستم. خدا رو شکر مشکل خاصی نبود فقط تغییر محل کارم باعث ۱۰۰ برابر شدن حجم کارم شده و خلاصه بدجور گرفتارم کرده. از پسرم بگم که حسابی بزرگ شده هم از نظر جسمی و هم از نظر عقلی. خوب حرف می زنه و جملاتی می گه که گاهی متعجبم می کنه. به همه دوستان خوبم که با وجو.
خیلی فکرکردم که چی بنویسم تا دلم خنک شه. حرف خیلی زیاده که دلم میخواد بنویسم تا بعدها بخونم و بخونن بچه ها اما فکر نکنم فرصت بشه.
در اين وبلاگ در مورد زندگي خودم و اطرافیانم صحبت مي كنم. من و همسر عزیزم خرداد 83 با هم آشنا شدیم و خرداد 84 زندگیمون زیر یک سقف مشترک رو شروع کردیم. شاینا جون و مامان شایلی. رومینا فرشته کوچولوی بهشت ما. سوشیانس جون و مامان آزیتا. خانم گلی و آقا گلی.
شهاب لبخند زیبای خدا به زندگی ما. چنگ می زنم به آن بخش کوچک باقیمانده از کودکی هایم و می خواهم به بهانه ای حفظش کنم شهاب عزیز در بیستم دیماه 1388 متولد شد. 46 در مسیر نوروز 93. 43 - بلاخره عکس آتلیه.
من سارا هستم متولد سوم آذر 1385 دراين وبلاگ مامان ونوشه و بابا مجيد ميخوان خاطرات زندگي منو بنويسند خانه وبلاگ. عزيز دل مامان و بابا. دختر گلم و همه دوستان مهربون . یه عالمه شادی و سلامتی و خیر و برکت برای همتون آرزو میکنم.
Milanese, luogo ricco di storia e portatore della tradizione dei navigli, che è diventato, per una serie di vicessitudini, resto abbandonato dalla città metropolitana. Ritrovare un senso a questo. Un limite da riprogettare perchè. Area potenziale di uno spazio pubblico privilegiato.
Cliccando sulla locandina della manifestazione troverete in dettaglio tutti gli interventi prevesti, tra i quali anche una modesta relazione da me preparata. Conteggio battute Forum Magazine Maggio.