که سرت داد کشیدم متاسفم! برای انسانی که تو میگفتی ارزش ش را ندارد. و من پا فشاری می کردم. ๑ ๑ کافه دوستی๑ ๑. ورود دهه هفتاديا و گودزيلاها ممنوع. ٠ حرفهای من از عشق ٠. ღღ عشق بی همتا ღღ. 乂 خط خطی های من乂. رژ لب صورتی روی ته سیگار.

امروز به آنهایی می اندیشم که روی شانه هایم گریه کردند و نویت من که شد شانه خالی کردند. هجدهمین روز ازاولین ماه بهار است و. اما نمیدانم چرا هیچ فرقی با روزهای دیگر ندارد. سلامتی همه ی پسرها . به سلامتی پسرها وقتی پولی تو جیبشون نبوده محل هیچی بهشون نذاشتن. به سلامتی پسرها از بیکاری از بی پولی. بسلامتی همه پسرا که همه چی رو توو خودشون حبس میکنن.

منتظر بودم تا يک نفر در بزند. همه چی را خشکاند! انتظار.

تو دلت سکوت می خواهد و من دلم سقوط. هرگز نفهمیدم فراموش کردن درد داشت یا فراموش شدن. به هر حال دارم فراموش میکنم فراموش شدنم را. دودش را به درون سینه ام می کشم . حالا این دود دوباره آتش می گیرد. یک بار از آتش سیگار سوخت و این بار از آتش درون سینه ی من. یه چای تازه دم . یه دوش آب گرم . یه چای تازه دم . به درک که خیلی از. لطفا دیگر سکوت های م را تفسیر نکن. اگر می توانستی معنی آن ه ا را بفهمی که.

بنام خداوندی که داشتن او جبران همه نداشته های من است. بله خب خوب شد عالي. جا داره عرض سلام داشته باشم به دوستان بزرگوار خودم عزيزاي دلم. اون بالا آره يكمي بالاتر دقيقا همون. اين پسره كه مثل شاخ شمشاد ايستاده اين منم.

تو رفته ای و من . سیگار و حسرت و آه را با هم میکشم. می شد تنهاییم را به خیابان بیاورم. سیگاری دود کنم و نگران نگاه های مردم نباشم. چه لذتی دارد دعوا کردن باتو! اعصاب خوردیهایش به کنار! بکشی با درد میمیری.

نه به این جرم که حیوان پلیدیست. ونه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد. طفل معصوم به دور سر من می. ای دو صد نور به قبرش بارد. ظ توسط میلاد مرادی نظرات . هایم را از دست بدهم! چون این زندگی کردن است که بهترین های دیگر را برایم میسازد. را بریز که من ریختم.

غم هم اگرترکم کند تنهای تنهامیشوم. به بودنهادیرعادت کن و به نبودنها زود. همه در فکرنوروزند ومن در ماتم یارم. صد شرف دارد به این عیدی که من دارم. بدون اینکه ردپایی از خود بر جای بگذاری. دیگه همون بچه هم نیستیم. آدمهای زیادی دور و برم دارم! .

دل زمستونی من با برفاش. یه وقتایی پارو بزن بومشو. یا گهگداری گوش بده به حرفاش. گرمی هاتو هدیه بکن به سرماش. وقتی که تو دستته خوب نگاش کن. ببین که اسمت حک شده رو هرجاش. دلی که تو سینه ی من میزنه. از دوری تو داره جون میک نه. هربار که از تو دور میشه امیدش. به لحظه های باز تو رو دیدنه. همش تو فکره که خدا چه جوری. بیاره تاب لحظه های دوری. میگه خدا چیزی ازت نمیخوام. چیزی نمیخوام از تو جز صبوری.

می نویسم بد و خوب روی این تخته سیاه. گاهی باید در امتداد خودت آغاز شوی . نقطه بگذاری و بروی سر خط. شاید سخت باشد پرواز ولی زیباست آسمان. و در هوا به تماشا نشستن افق های زندگی ات. یا رسول الله ای پیامبر رحمت دوستت دارم. و دهکده سوت و کور تر از آن روزها . دلم که تنگ می شود.