سایتی پر از شکلک برای وبلاگ شما. پراکنده گوییهای یک ذهن تب زده. درگاه پاسخ گویی به مسائل شرعی. دلم اندازه ی حجم قفس تنگ است.

اما بد تر از آن اینست. که بخواهی تنهاییت را با آدم های مجازی پر کنی. آدم هایی که بود و نبودشان. به روشن یا خاموش بودن یک چراغ بستگی دارد. بی تو شعر خواهم نوشت. تو مرا نادیده بگیر . بدنم روز به روز کبود تر می شود . از بس خودم را می زنم .

نشسته ام که بنویسم به تلافی همه این چند وقتی که ننوشته ام یا نخواسته ام که بنویسم! شاید چون میترسیدم اینجا هم مورد عتاب وخطاب چشمهای تند وتیز قرار بگیرم . اما سخت است نوشتن وقتی کسی ذهن ما را قضاوت نمیکند وتنها از روی زبان حکم میدهند . پس از بهشت رانده واهل زمین شدم . واین نوشتن حاصل یه جور مبارزه ست ,مبارزه من با فراموشی , مبارزه من با من وبیشتر مبارزه من با این دنیا! پس به قلم آنها که بهشت نمیروند. به قلم آن ها که به بهشت نمی روند. هیچ وقت فکر نمیکردم این قضیه بخواد به بدترین شکل ممکن تموم بشه .

به وبلاگ خودشون سر میزنن. کلام آخر منه و بعد شعری که به عنوان حسن خطاب تقدیمتون میکنم. فقط اینو می تونم بهتون بگم که. برف ها داره کم کم آب میشه. شب داره ذره ذره آفتاب میشه. و من و تو آرزوهامون آروم آروم در طول راه مستجاب میشه.

مهم نیست که کی هستم و چی هستم و چه کاره ام! اهمیتی نداره که کجا بودیم و کجا هستیم! در سیاهی خودخواهی ها. کارکتر های دست آموز زندگی. کوه با نخستین سنگها آغاز میشودو انسان با نخستین درد. در کجای این فضای تنگ بی آواز . سر می روم از خویش . بدنبال یه لقمه نون! من و ام اس. مستر زیپ و میسیز زیکزاک. چهار ستاره مانده به صبح. نا گفته های من . وقتی بوی کله پاچه .

هر رنجی که موجب مرگ نشود مولد گنج است. سلام دوستان عزیز و مهربونم. میخواستم وبلاگ رو حذف کنم ولی دیدم دور از معرفته بی خبر این کار رو بکنم. دوستان باارزوی بهترینها و خوشبختی ازتون خدا حافظی میکنم . خداوند رو همیشه و همه جا ببویید و ببوسید. ظ به قلم دختر اسفند دلگرمیهاتون . عاشق اندیشه و کنکاش . از تعصب بیجا از کوته فکری متنفرم . کوشا برای رسیدن هدفهایم . عاشق بارون و دیوانه ی طبیعت . عاشق این دو تا ماهی هم هستم! خاطرات S and P. جز تو تموم دنیا پر.

دلتنگی بد نیست, یادگاریست از انهایی که دوستشان داریم و دورند. و خدایی که در این نزدیکیست. ظ توسط محمد کاظم نگین تاجی نظرات . ظ توسط محمد کاظم نگین تاجی نظرات . به نام خدایی که جان را فکرت اموخت. سلامی به گرمی یک قلب تپنده. سلامی به بزرگی سکوتی پر از فریاد. زندگی باز هم به ما فرصتی داد تا برگردیم.