شايد تقاضاي عجيب و غريبي باشد. فردا حوالي ساعت 10 تا 11 صبح. حالا اسمش را هر چه مي گذاريد مهم نيست. دعا يا انرژي مثبت يا . فقط به يادم باشيد تا بتوانم سر پا بمانم. حالا شما فكر كن اصلا لازم نيست طرف كار خاصي انجام دهد و حتي ب.

کلیه حقوق و امتیازات این سایت متعلق به گروه سایت های پرشین بلاگ می باشد 1396 - 1381.

از سر کوی تو گیرم که روم جای دگر. کو دلی را که سپارم به دلآرای دگر. بهر مجنون تو این کوه و بیابان تنگ است. آدمها هم مثل درختها هستند.

تا به رشته ی سخن درآورم. تا ز نای جان بر آورم. گرچه مثل دردهای مردم زمانه نیست. مردمی که رنگ روی آستینشان. جلد کهنه ی شناسنامه هایشان. من ولی تمام استخوان بودنم. لحظه های ساده ی سرودنم. شانه های خسته ی غرور من. تکیه گاه بی پناهی دلم شکسته است. کتف گریه های بی بهانه ام.

خبر نداشتم از دل ادما. چه بی بهونه خنده رو لبم بود. کاری به جز الک دولک نداشتم. بچه بودم به هیچی شک نداشتم! بچه بودم غصه وبالم نبود. هیشکی حریف شور و حالم نبود. بچه که بودم اسمون ابی بود. حتی شبای ابری مهتابی بود. حتی شبای ابری مهتابی بود. خاطره های خوش رو دست من موند. تا اومدم چیزی ازش بفهمم. جوانی اومد اونو با خودش برد. بچه بودم غصه وبال نبود. هیشکی حریف شور و حالم نبود.

و چه تخفیف بزرگی خورده قیمت هر انسان! نوشته شده در ساعت توسط فرید. صرفنظر از بعضی نواحی دور.

حرف های یه آدمی که دو تا بود! آوریل 23, 2010. نوشته شده در یکی-اون یکی. نوشته شده در یکی-اون یکی. نوشته شده در یکی-اون یکی. نوشته شده در یکی-اون یکی.

نا آرام و بی تاب! هیچ جا نمی تونم ثابت باشم . هر کاری کردم حذف نشد . از آیینه بپرس نام نجات دهنده ات را. حداقل برای ما دخترها امکان این موضوع خیلی ضعیفه .