باز هم آن روز و شب هایی که همرنگ اند. روز هیچ از روز پیدا نی. و شب از شب نگسلد گویی. هفته ای را رفته پندارم. غرق خواهد گشت در بیهودگی شاید. و دریچه روشنی زین سقف روشن فام نگشاید. باز هم آن روز و شب هایی که تاریکند. روز همچون شبچراغ رنگ ها خاموش. باز گویی تا پسین واپسین ایام. همچنان در گریه خواهد بود. باز بارنی که ساعت هاست می بارد.

اگر تنهاترین تنها شوم باز هم خدا هست. یا مقلب القلوب و البصار. یا مدبر الیل و نهار. حول حالنا الی احسن الحال. انقلاب اسلامی نفسی دوباره می کشد. انقلاب اسلامی عطسه ای بهاری می کند و چرکهای سی ساله انقلاب را از تن بدر میراند. و زیر پای ملت با بصیرت ایران اسلامی. این روزها ی فراموش نشدنی در تاریخ ثبت می شود. ملت یک رنگ و یک دل شده اند. سالی که گذشت سال ریزش استوره های توخالی و رویش.

به احترام هم کپی نکنیم. دل باخته ی هم بودند. محکم تر بغلم کن! مصاحبه ی لینک زن با من. از ما هیچ نمانده و از من تنها چند حرف بر زمین افتاده. زیر سایه ی آن درخت سپیدار. دست برده ام به گذشته و رسیده ام به اینجا. هیچ از من هیچ از تو. رجوع به گذشته یادت می آورد بارها پوست انداخته ای.

1576;عد پنج ماه اومدم شمال. همه ی عمرم منتظر همین بودم. 1583;نیای غمگین ما تنهایان. 1582;نده دار تر از اونایی که این روزا وقتی ناخوشی جسمی. دست خودم نیست که پیراهنم را پناه پروانه ها می گیرم. خبر آورده اند باد می آید . و تو در باد نام مرا صدا میزنی.

سه شنبه نوزدهم اسفند ۱۳۹۳.

گاهی فقط باید درد و دل کرد. لاک پشتم که سرش در لاک است. گاه آهسته و پیوسته ولی چالاک است. من همانا آرام سر خود را بیرون میکنم و. قاه قاه به همهمه خرگوشک می خندم. در جا میزنم و بار سفر میبندم . نوشته شده در ساعت توسط. نوشته شده در ساعت توسط. گ ل پر ز ب لبل است. ستاره ها شمع و ماه هم. نوشته شده در ساعت توسط.

خوشم نمی آید از آدم هایی که. مدام پیام هایی می دهند با این مضمون. مدام در ترس اند که چه خوب است و چه بد. چنین نگرشی استرس و ناآرامی به همراه می آورد. ٢٠ بیلیارد تومن پول! .

یه روزی یه جایی یه چیزی یه جوری صبر داشته باش. یه روزی یه جایی یه چیزی یه جوری صبر داشته باش. حالم افتضاحه دارم بالا میارم از زندگی ایی که دارم. یه روزی یه جایی یه چیزی یه جوری صبر داشته باش. تموم شد عید 93 هم تموم شد و به خاطره ها پیوست تمام اون شور و شوق و دغدغه تمام . یه روزی یه جایی یه چیزی یه جوری صبر داشته باش. یه روزی یه جایی یه چیزی یه جوری صبر داشته باش. یه روزی یه جایی یه چیزی یه جوری صبر داشته باش.

تابستون امسال باهمه اتفاقای بدش . باهمه گرمای وحشتناک هواش واسه من یه ارمغان بزرگ داشت. دیگر تاریخ هیچ دلی را نمیخراشد-. امشب درست همین لحظه بیشتر از همه تردید هام مطمئنم که باید . یه ضبطو چنتا نوار کاست دلخوشی من فقط همیناست.

در من غم آرامی هست. که همه چیز را به امان خدا رها کرده است. زندگی نکرده ات را مثل سیگاری. و آب از آب زندگی. بدنم در بدنت جا مانده . چیزی از من ته دریا مانده. مثل جا ماندن قلاب در آب. بدنم در بدنت جا مانده .