رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند. چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند. همیشه خوشی یا همیشه ناخوشی نداره.

اینجا می نویسم از روزانه های زندگیم و تجربیاتم که شاید کمکم کنه برای زندگی بهتر. از وقتی که خدا این نوگل زیبا رو برام هدیه داده حسابی سرم باهاش گره و شلوغ. دخترم شش ماهگیش رو تموم کرد و بردیم و دو تا واکسن بهش زدن. البته عمه ی مرتضی که تو بهداشت کار میکنه ایشون زحمتش رو کشیده و هر بار میریم کلی هوامون رو داره. دخترم شبش کمی تب کرد منم حوله خیس رو پاهاش گذاشتم و خوب شد و بخیر گذشت خدا رو شکر. هر روز که دخترم بزرگ و بزرگتر میشه بیشتر خودش رو تو دل منو باباش جا میکنه .

شدیدا به این سخن گوهر بار معتقدم و سعی میکنم به آن پایبند باشم. خرید شارژ در ماهان شارژ. چرا خیلی از پستهام نیس. واقعا تعجب کردم بلاگفا راه افتاد. نماز روزه هاتون قبول و التماس دعا.

تن م ن در تن ت و زندانیست. سرم را روی شانه ات میگذارم تا همه بدانند که دنیا زیر سر من است. 82 آمده ام تا فقط کنارتان باشم. وقتی که مینویسم میترسم از دلهره هایم بنویسم و فقط سربسته میگویم استرس دارم اما افسوس که همان دلهره ها به کابوسی تبدیل میشوند و مسیر زندگی و آرزوهایم را سیاه میکنند. مرا بابت اینهمه بیخبری و بیمعرفتی ببخشید. این روزها را میخوانمتان و کنارتان هستم. جایی بین زمین و آسمان معلق مانده ام.

عصر آخرین جمعه اولین ماه سال جدید رو پشت سر می گذرونم و تنهام و این تنهایی بهونه خوبی شده ی قلم به دست بگیرم و برای تو بنویسم. خیلی وقته نامه ها م اون رگ و بو رو نداره. خیالی وقته به نامه هام عطر نزدم تا وقتی بازش می کنی چهره شیطون ترین دختر موهویجی بیاد جلوت.

این وبلاگو همزمان با آشنایی همسر فعلیم شروع به نوشتن کردم و در مورد مسائل روزانه و دغدغه های زندگیم می نویسم. آشپزی و شیرینی پزی خاله توران. وضعیت کابینه دولت یازدهم هم مشخص شد. ای کاش بتونن این وضع رو ی کمی سروسامون بدن.

آدمیزاد هر چه که خسته باشه با یک ساعت استراحت و گوش کردن به یک موزیک ملایم خستگیش رفع میشه این از نظر جسمی بود. ولی این ظلم است در حق خودت و لطف در حق کسانی که چنین با تو رفتار می کنند باید عزمت را بیشتر کنی و تلاشت را دوچندان که فردا روزی دیگر است و خدا هما.

خیر و صلاحم را درپرتو زرین و شکوهمند رفعت می بینم. اکنون گندمزارهای طلایی الهی رو به رویم قرار دارد و مرا به خود می خواند. هزار ویک زن در من. بعد از شب هزار و یکم. یادداشت های یک دهه چهلی. خاطرات من به عنوان مادر و همسر. دل نوشته های مهربانو و مهردخت. وقت تمام برگه ها بالا. تو دلم مونده بگم .

قبول داری بعضی شوخیا راست میاد. نه اینکه بخوای دلگیر بشی ها! فقط برای چند لحظه دستتو می ذاری زیر چونت و از نوک انگشت پای رفتارت تااااااااااااااااااااااا موی سرش. رو با سوء ظن برانداز میکنی و با خودت میگی همچین دروغم نمیگنا .