Date Range
Date Range
Date Range
دومین ستاره آسمان من و احمد. 31- ايليا بلا در جشن تولد 9 سالگي النا طلا. اينم دخمل طلاي من در حال حركات موزون. و اين پسر بلا در حال تشويق خواهر جون. يك عدد پسر حسود در حال كتك زدن كادوهاي خواهرجوني. 30- عکسای تولد یکسالگی شیرین عسل. 29- گل پسرم یکساله شد.
اگر جای دست داشته باشه رو زانوهاش هم بلند می شه. هیمن و کوسن ها! و این بود ماجرای کوسن خوردن هیمن. بازم هیمن و علی کوچولو.
نلیسا جونم اولین مسافرت هواییش رو انجام داده و به دبی سفر نموده اند و کلی انجا با توریست ها تبادل نظر می فرمودند و با ایشان خوش و بش می کردند فکر کنم دیگه توریستی از کشور خاصی نبود که نلیسا رو بغل نکنه و باهاش حرف نزنه و بازی نکنه نلیسا خانوم هم که براشون ریسه می رفتن و دل اونها رو بیشتر می بردن! دو نمونه عکس می گذارم. باباش قول داده که از حساب نلیسا کم کنه ههههههههه.
با شروع هفته 32 وارد ماه هشت شدیم و یه قدم دیگه به دیدن دخترم نزدیکتر. بابا احمد برام اینترنت گرفته که من بهونه نداشته باشم و دیگه سرکار نرم ولی من با پررویی همچنان دارم میرم.
رژیم و دوستان عزیز تمیز. این را میدانم که دل ودماغی برای نوشتن ندارم و فقط به خاطر رژیم بوده که اینجا نوشته ام. رژیم را کم وبیش رعایت کرده ام . همین که توانستم خودم را قانع کنم وسوپ بپزم و بخورم به جای اینکه هیچی نخورم و بعدش گرسنه بروم سر یخچال و هرچی هستو بریزم تو خندق بلا خودش جای قدردانی داشت. فلون جان قدردانی تشکر ممنون . دوست عزیز یه کم هم به فکر اصلاح خودت باشی بد نیست ها. ولی واقعا نه حوصلش رو دارم که بگم نه .
برای از دست دادنش نمی ترسی. روزی که کارد به استخوانش برسد. کوله بار اندوهش را برمی دارد. بی سر و صدا می رود. بی اراده صدایش می زنی. پا به پایش فصل ها را قدم می زدم. برایش از عشق و دلدادگی می گفتم.