Khosro Nakhaei Photoblog عکس های داستان گو. Seagulls in road to Ramsar. On Chao-Ophaya River at Bangkok Thailnad. Sunset in Takhte Soleyman غروب در تخت سلیمان. Friend with Fire دوستی با آتش.

دوشنبه 14 تیرماه سال 1389. نشست داستانگو دربهدر به دنبال نویسندهی فرداست. نوشته شده توسط khosro nakhaei. سی و نهمین نشست ادبی داستانگو. یکشنبه 12 اردیبهشتماه سال 1389.

هر دم یکی به خاک می افتد. به جای تو گرمم کند. پاره های من از تو. به تمام شعرهای غمگین جهان نزدیکم. برای رفتن تو سروده شده اند.

نامه ای بدون گیرنده شماره93. دل مشغولی های یک سایه. که پروازت بی هیچ فرودی ابدی گردد. هنوزم در پس رویا بنشستم.

اندر حکایت سرگشتگی طوطی پسر. وطوطی پدر گفته بود سایه مان که روی زمین است.

و چنان بیتابم که دلم می خواهد بدوم تا . اصلا فک نمیکردم اون روز که کد پزشکی وارد کردم توی انتخاب رشته دارم کجا میرم و پزشکی یعنی چی و مسیولیت جون ادما یعنی چی! یادت رفته حتی گشنته! هی سوال میپرسن ازتو و . تو بازم نمیتونی ریلکس جواب بدی. و بد جوابشونو میدی و بازم دل مردمو شکستی. همون مردمی که دوست داشتی کمکشون کنی. همون معنی خدمت ب خلق! تو رفتی خوابیدی و فاحشه ای! و با اکراه مثله یه زن خراب باش حرف بزنی و تامیتونی رتجع ب زندگیش قضاوت کنی.

اصلن دیگه نمی گم که دوباره اومدم و از این حرفها. هر چه این گنداب را بیشتر ه.