Date Range
Date Range
Date Range
به نام تو ای مهربان ترین. به نام او که بخشنده ومهربان است. به نام او که داناترین است. افسوس که به جای افکارش. بزرگترین درداو را بی آبی. به نام او که همیشه با من است.
صبر کنید تا عکس کاملا لود شود.
مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید. هر ماه به روز می شود. گفته بودی سختی آسان بگذرد. دست در موهای خود بردی وبعد. صبح آزادی طلوعی نو کند. از بهاران دامنت پر گل شود. آسمان ابر چشمت وا شود. روز بعد از آنکه طوفان بگذرد. چون کلید خنده بر لبهای قفل. شادی دیگر شود سهم دلت. غصه آب و غم نان بگذرد. میروی و گریه می آید مرا.
خواسته یا ناخواسته دلفریبی می کرد. و زیبایی صورتش را به انسان ها نشان میداد. اما غافل از این که مردمان پاک زیبایی ظاهر او را نمی دیدند. بلکه گداخته آتش های به پا خواسته از نافرمانی خداوند را می ببنند. مردمانی پاک همچون رجبعلی خیاط. پدرم با چشم برزخی چیزهایی می دید که دیگران نمی دیدند. باید از فرهنگ غرب گر.
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود. من از این روزها نمی گذرم. خوابیدی بدون لالایی و غصه. بگیر آسوده بخواب بی درد و قصه. توی خواب گلای حسرت نمیچینی. دیگه خورشید چهره تو نمیسوزونه. جای سیلی یای باد روش نمیمونه. دیگه بیدار نمیشی با نگرونی. یا با تردید که بری یا که بمونی. رفتی و آدمکا رو جا گذاشتی. قانون جنگلو زیر پا گذاشتی. اینجا قهرن سینه ها با مهربونی. تو تو جنگل نمیتونستی بمونی. دلتو بردی با خود به جای دیگه. توی دنیایی که آدمک نداره.