سخن عشق نه آنست که آید به زبان. ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش. بر در دل روز و شب منتظر یار باش. دلبر تو دایما بر در دل حاضر است. رو در دل برگشای حاضر و بیدار باش. در طلب روی او روی به دیوار باش. ناحیت دل گرفت لشگر غوغای نفس. پس تو اگر عاشقی عاشق هشیار باش. نیست کس آگه که یار کی بنماید جمال. در ره او هرچه هست تا دل و جان نفقه کن.

دست خط مامان روی کیسه های پارچه ای سبزی خشک . رای گیری مهمی بود . بحث عضویت فلسطین تمام جلسات 36 امین کنفرانس عمومی یونسکو رو تحت و ا.

نکند گرم مرا مستی شبهای بهار. که دلی سرد تر از صبح زمستان دارم. جور استاد و جفای پدرم پیس و پس است. حالت طفل گریزان زدبستان دارم. نیست کس کاین مملکت را از خطر بخشد نجات.

Me and rest of my world. مردی که بعضی وقتها فیلم می شود. کمی اوج بگیر فریاد فکر شنیدنی است. در ضمن عجله هم داشتم . ٣۵٠ یه ١٠٠٠ تومنی هم پایین تر نمی یام. تلفن قطع می شود .

اينجا وعده گاهي ست براي آنهايي كه دوستشان دارم. لای لای ای پسر کوچک من. دیده بربند که شب آمده است. دیده بربند که این دیو سیاه. خون به کف خنذه به لب آمده است. سر به دامان من خسته گذار. گوش کن بانگ قدمهایش را. تا که بگذاشت بر آن پایش را. آه بگذار که بر پنجره ها. پرده ها را بکشم سرتاسر. با دو صد چشم پر از آتش و خون. می کشد دم به دم از پنجره سر. از شرار نفسش بود که سوخت. مادر خسته خود را آزرد.