می روم بی تو می روم برای همیشه . ولگرد زمانم و تنها در زمان پرسه می زنم . در فکر ماه شب چهارده ام . با چهره ای بزرگ و زیبا از پشت کوه سر .

هیزم شکن وقتی خسته می شه که تبرش کند بشه نه این که هیزمش زیاد باشه تبر من باورهامه نه آرزوهام. آرزوهای زیبای ویکتورهوگو برای شما! بدون عنوان. کاش کودک بودم که بزرگترین شیطنت زندگیم نقاشی روی دیوار بود. این روز ها منم و منم و من. و شادم به وسعت دنیا. گاهی باید بخاطر دل دیگران ماسک زد.

شب که خواب را صدا میزنم چشمانم را میبندم تو را آرزو میکنم که صبح یکی از همین روزها کنارم بیدار شوی و من بعد از سالها غبار پنجره ام را بگیرم و بازش کنم. این خانه را دچار کن. هرگز نرسیدن شرف دارد به دیر رسیدن. من می ترسم پس هستم. جواب هما میر افشار به شعر کوچه فریدون مشیری. چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت.