وانمود کن مرا نمی بینی . آخه دلم میخواد باشم . 1670;هارشنبه ٢٢ شهریور ۱۳٩۱. قلبم از همیشه سنگین تره . به پایان رسید عمر یواشکی های من . 1588;نبه ٢۸ امرداد ۱۳٩۱. این که یه نفر به نظر سنگدل میاد نباید توجیحی باشه برای رفتارای ما. دلیل نمیشه که فک کنیم دلش نمیشکنه! اتفاقا بیشتر از حد ظرفیت یک انسان دلش شکسته . ا ه خودم کشتم ولی بازم اونی که میخواستم نشد بنویسم . کاش زودتر هوا روشن شه .

تو احساس منو بازیچه کردی! نمیدونی که با دنیام چه کردی! اونقدر که میتوانم هرشب بدون اینکه خوابم بگیرد. از اول تا اخر بی وفایی هایت را بشمارم. انقدر که هرشب طوری به یادت گریه کنم که خدا جایم را با اسمان عوض کند. انقدر که میتوانم چشمانم را ببندم و خیال کنم هوز دوستم داری. کاش میفهمیدی قهر میکنم تا دستمو محکم تر بگیری. نه اینکه شانه بالا بندازی و بگویی. بساط کرده ام وتمام نداشته هایم را به حراج گذاشته ام. حسرت هایم به قیمت عمرم تمام شده. از پست پایینی شروع کن! به میلاد بد .

دلم نمی خواست این حرفا پش بیاد. دلم نمی خواست این حرفا پش بیاد.

من نمیگم شآعر میگه! بآران ببآر درمآن تویی وقتی که دنیآ ناخوش است . اصن پرشین جوش یه جوریه که آدمو وآدار میکنه به شر و ور نویسی! وآلا با این نوناشون. ظ روز پنجشنبه ۱٦ خرداد ۱۳٩٢. قول میدم به زودی یه دستی به سر و روی اینجا بکشم! .

مادمازل به سبک ز ر. اما قضیه از این قراراه که منو ابجیم نشسته بودیم مثل دو خانوم مادمازل غیبت.