ماجراهای خانم توت فرنگی و آقای گلابی. خواستم یادم باشه هنوز دندون درد دارم و اوخ اوخ کنان چمدون بستم. خواستم یادم باشه گوجه گیلاسیمون موقع خواب بازیش گرفت و شوخی شوخی با سر کوبید به بینیم و من از درد ضعف کردم و کلی گریه. یه چندروز بریم شمال! گوجه گیلاسیم.

در راستای شش تیر و عواقبش. هفدهم همین ماه برای تهتغاری نوبت دکتر داشتیم. همراه همسری و دوعصای زیربغلش بردیمش مطب. قطعا منم هربار مطمانش میکردم که همه چی خوبه. حتی از خوب هم بهتره. اما یه غمی توی چشماش برق میزد و با استرسی که پراز وجودش بود. منم باز از همون .

ثانیه هایی که کند میگذرن! بچه ها شدیدا به کمکتون نیاز دارم. یه مقدار تغییر روش دادم و فعلا اوضاع رو براهه! حمیدرضا خیلی اینروزا فکرش درگیره منم دیگه از تو فاز غرغر دراومدم و دارم بهش محبت میکنم نوبت مشاوره هم دارم جور میکنم که بریم آخه .

کسب در آمد از اینترنت. دلنوشته های آقای سر به هوا. ساخت وبلاگ جدید در blog.

من هنوز ندیده ام که کسی رفتن را بلد باشد و بماند. مگر خضر مبارکپی تواند که این تنها بدان تنها رساند. آن دورها مرا به خود می خواند. من هنوز ندیده ام که کسی رفتن را بلد باشد و بماند. ما چون ز دری پای کشیدیم کشیدیم. دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند. رم دادن صید خود از آغاز غلط بود.

د ختر ے که م ל با شم. 67 پایانی و شروعی دوباره. معذرت میخوام که باعث ناراحتی و یا نگرانی بعضیاتون شدم. خیلی از دلایل و کارا باعث شد ننویسم. اونجایی که گذاشتن ادرس واسه تک تک ادما سخته همینجا میزارمش. البته اگه هنوز کسی اینجا رو بخونه. وقتی از ساعت 8 صبح تا 6 صبح فرداش و چند شب قبلش میشینی کار میکنی و تمام شب بیدار میمونی که اونی که میخوای رو تحویل بدی. اما تو مرحله اخر کارت داغون میشه! با چشمای بس.

بیداد عشق من و تو. زندگی مشترک الناز و علی زیر سقف خونه عشقشون از 27 مرداد 1394 شروع شد و تا آخر عمرشون ادامه داره. بیداد عشق من و تو. خاطرات روز زایمانم قسمت 1. سلام سلام صد تا سلام. ما و فندقمون تو بیمارستان. هفته شیرین الناز بانو عکس . قالب های حرفه ای وبلاگ. خاطرات روز زایمانم قسمت 1. خاطرات روز زایمانم قسمت 1.

בنیآ خوشبפ ت نבیבہ مث مآ. ت و ب هت رین. ب هت ر ت رین. ا تفاق ز نב گیت. آب ا صحآب ڪ هف. ت مام ش هوت ل با. ہ باران ت ڪ ننב واژہ. بریב اבامہ با هموך رمز قبلے.