روزی ما دوباره کبوترهایمان راپیدا خواهیم کرد. من تمام دنیا را به دنبالت گشته ام. همه ی نامهای ایرانی را مرور کرده ام. شاید بوده ای و رفته ای. شاید هم پشت دربهای سفارتخانه ای منتظر . اما تو که نام نداری. تو سالها عاشق دختری بودی که دیگر نیست. حواست پرت روزنامه ها می شود وقتی. کسی از ظریف حرف می زند. تو می فهمی اگزیستانسیالیسم یعنی چه. و از سارتر سخن می گویی و صدایت لابه لای دود سیگار. نه تو پیپ می کشی.

وب سایت رسمی یغما گلرویی. محمد رضا حاج رستم بگلو 1. محمد رضا حاج رستم بگلو 2.

به آفتاب سلامی دوباره خواهم کرد. ادرس جدید برای تمام دوستان باوفا ومهربانم. قصد دارم وبلاگ جدیدم رو راه بندازم. امیدوارم بهم سر بزنین وبتونم پر توان تر کار کنم. لطفا به این ادرس مراجعه کنید. خبر و که خوندم واقعا شکه شدم. باورم نمیشد که فرماندار بوانات لوح تقدیر داده.

دغدغه های صد سال تنهایی من. یکی از معدود نویسندگانی بود که میتوانست ورای عرف داستان بگوید و کلمات را کنار هم بچیند. وقتی از او میپرسند چه رنگی را دوست داری نمیگوید قرمز یا آبی یا سفید. میگوید رنگ دریای کارائیب در ساعت ۳ بعدازظهر وقتی آفتاب مایل میتابد.

نامادری خوبی برای تاریخ باشد. از اینجا ره به جایی نیست. هفته او ل بهمن ۱۳۹۵.

گاه نبشتک های یک ننر زده ی آینده دار. کارهای اخیرن منتشر شده ام در دیگر جا ها. داستانی از جان ادگار ویدمن در سایت خزه. سه کوتاه در سایت صحنه ها. کاف شعر 16 در سایت ادبی کتاب شعر. سلام دوست من در کلاغ. بادی که در ساعت چهار می وزد در 3پنج. داستان ها و شعرهای افرا.

درود به دوستان خوب و دوست داشتنی. سپاس از مهر و همراهی همیشگی تان. من چند وقتی نخواهم بود و احتمالا وبلاگ را بروز نکم. ولی سعی می کنم که کارهای همه رو در فرصت هایی که پیش میاد بخونم. عصرها تنها چیزی از راه حلق می سوزشم تا به پام. یا چیزی کلفت تر از سوراخم. می ریزدش از خودش را روی سطح مغزم. عصرها تنها نرمی اندامی با آبریزش هایش. چیزی از دما می کاهد و.