خدایا دستم به آسمان نمیرسد تو که دستت به زمین میرسد , دستم را بگیر. به خودم قول داده بودم بیام , اومدم با کمی بدقولی. پسرکم بزرگ شده و حرفهای خیلی قشنگی میزنه که دلم آدم رو میبره . آقا رهامی هم کلاس تکواندو میره و واقعا عاشق کلاسش هست . البته اگر مربی باعث نشه دلسرد بشه. بقیه وقتا هم با جنگ و بازی های کودکانه و پارک رفتن و تی وی دیدن میگذرونن. 80 ماهه من 32 ماهه من.

عشق من تو همه زندگی من هستی. عزیزترینم هفتمین سال بودنت مثل همیشه سبزو مبارک. سلام به همه مهربونهایی که همیشه به یاد ما بودن و هستن. هفت سال از بودن در کنارت گذشته و من هر روز بیشتر از دیروز عاشقت میشوم کودکم. امسال به کلاس دوم میری یادمه که من در تکاپوی دومین سال تولدت بودم وحالا چه زود دومین سال علم اموختنت را به نظاره نشسته ام.

برنامه جشن شب یلدای مهد حضور بچه ها با مادربزرگشون بود با حضور عمو مهرداد که برنامه شاد و قشنگی بود.

نقد و بررسی کتاب هزار خورشید تابان. سارا جون و بهار نورسیده. فقط اگه یه چیزی از بیرون بخوری روزه ات باطل میشه.

امیرعلی نازنین ما صبح یک روز بارونی بهاری قدم به این دنیا گذاشت و با اومدنش شادی زندگی ما رو چندین برابر کرد برای ثبت خاطرات پسر دلبندم این وبلاگ درست کردم تا خودش در آینده این کارو ادامه بده. از علی عزیزم که به من کمک کرد تا این وبلاگ به این مرحله برسه ممنونم . هردوی شما رو به وسعت دلای پاکتون دوست دارم. عکسهای قشنگ از نی نی های ناز. پریوش و افسون در سرزمین آرزوها. امیرعلی عزیز بابا و مامان.

پدر و پسر رفته اند خرید میوه و سبزیجات . و من همچنان با خودم تکرار میکنم نخواهم کرد . 302- باران را دوست ندارم. و بدتر از آن زمانی بود که بعد از باران آفتاب میشد و خط سفیدی که از خشک شدن آب روی مقنعه سیاه دیده میشد . بدتر از آن زمانی بود که مقنغه را بر میداشتم و موهایم به کف کله ام میچسبید . مدتها بود دوست داشتم به .