پست آخر در روز تولدم. به همراه آخرین خبر از محسن افشانی. سلام به همه ی گلا. از آقا پسرا گرفته تا خانوم گلا. اول از همه ممنون برای تبریکاتتون. نمیدونم باید شاد باشم یا ناراحت. من توی این چند روز گذشته تصمیم گرفتم. که دیگه کاری به این وبلاگ نداشته باشم. یعنی دیگه هیچ وقت آپدیتش نمیکنم. به خاطر بعضی مسائل شخصی. که نصفیش هم به جناب افشانی مربوط میشد. و امروز یعنی ۱۷ شهریور روز تولدم.

همیشه یاد بابام را گرامی می دارم و برای سلامتی مامان وفادار به بابا و مادربزرگ مهربانم که هنوز هم داغ فرزند جوانش را بر دل دارد دعا می خوانم. اکنون که کلاس هفتمی شده ام می خواهم این وبلاک غنی تر شود. هم از نظر شعر و قصه و هم اطلاعات عمومی و غیره. سه رباعی از رند تبریزی. دو بیتی - رند تبریزی. پیشی گرسنه - مهری طهماسبی دهکردی.

هستم! تحصیلاتم تو مقطع متوسطه هم تجربی و هم گرافیک کامپیوتری و تو دانشگاه تو رشته گرافیک کامپیوتری فارغ التحصیل شدم! کشورم رو بی نهایت دوست دارم. و البته هم وطنانم رو. امیدوارم بتونم کاری براشون بکنم. اصولا پسر شری نیستم ولی بچه باحالی ام! البته اینو من نمیگم! برای همین از امروز وبلاگ جدیدمو افتتاح میکنم! .

حدود یک سال با هم بودیم. تو این یک سال دوستای خیلی خوبی پیدا کردم. خیلی چیزا از خیلی ها یاد گرفتم و خوش حالم که با شما بودنو حس کردم. خاطره های خوبی باهم داشتیم. خییییییییییلی برام سخته جدایی از بعضی ها. دیدم که این دل من با رفتنم شکسته. عشق با لبخند شروع میشود.

به نام خدایی که وقتی دستت را به پنجه ی طلائی خورشید می سپاری در آینه ی دلت نمایان می شود صاف و ساده. همچون نسيمي آرام بر گلبرگهاي سرد و يخ زده ي دلها مي وزم و گرمي آرامشي كه گلبرگ در انتظارش بود را به او خواهم چشاند و آرام و بي صدا مي روم در جستجوي نور خدا. آب آن را برد . خدایا همین بس که تو را دارم. دوستی که هرگز تنها نیست. گل نرگس فدای رنگ و بویت. نمی دانم چه می خواهم بگویم. تو زندگی غرق می شیم.