دو نشانهی عشق را خوب میشناسم. اما برای شنفتن حرفهای تو گوش بسیار . می شود من بغض کنم. می شود! دست ها در جیب. سيگار به ته رسيده ميان لب. خيره به آن سوى خيابان. به ديوار تكيه مى دهيم. نه كه كارآگاه باشيم يا عضو مافيا. سیگار امروز درمانی برای روحم است. و فردا دردی برای جسمم.

اینجا زاگرس است در سالند کوه اگر عقابی بخواهد برفراز اسمان پرواز کند باید پرهایش را باج دهد. نمیدانم چه میشود که انسانها یکدیگر را فراموش میکنند. کسانی که تا دیروز ادعای معرفت ورفاقت داشتند. آنهم زمانی که باید باشند اما بگذریم مهم نیست. انسانها را اینگونه میشود شناخت. وتوقع دارند همانند آنان شوم.

ღ to fire burning love ღ. عاشق هوس هاي عاشقانه باتوام. تو برايم خود بهشتي! بیا وبازهم مرا دیوانه کن. بیا مرا با بوسه , غسل مرگ بده. اینبار هم بیا وکمی مستانه در آغوشم جای بگیر. و به ياد همه ي خا.

ع س ل و ل ی ت لخ. یا بهتر است بگوییم اصلا نمی رسد! Il ع س ل و ل ی ت لخ. به آدمها نگاه می کنم. به کوچه های بن بست. Il ع س ل و ل ی ت لخ.

فاصله ی ما را از خدا نشان می دهد . سلام بازهم اومدم و یه سری زدم البته مجبور بودم یکی اینجا هست ک من گمش کردم تلفنشم خاموشه اگه اومد اینجا و سر زد بهش بگین منتظر تماسشم بهش بگید میاد کامنت میذاره ادرس وبلاگشم بذاره و باز خدافظ دوستان. راه دور است و پر از خار بیا برگردیم.

اینقدر فهمیدم که پای کسی. یا چیزی در میان است. از من و دنیا بیشتر. از من و دیگران بزرگتر. می خواهم در پوست حیوانات. و دنیا را از چشم آنها. اما کسی رو بی کس نکرد. اما کسی رو تنها نذاشت. اما دل کسی رو نشکست. اما وجودش پر از غصه بود. اما مرهم درد من بود.

عاشقانه های من و تو. اگر چترت خداست بگذار ابرهای سرنوشت ببارند. حرمت دوستیها رو پاس داریم. توصیه میکنم بخونید خیلی قشنگه داستان بسیار زیبا.