پلک بگشا که به چشمان تو. در من این سبزی هذیان از توست. زندگی از تو مرگم از توست. همه بنیان وجودم را ویرانه کنان می کاود. من به چشمان خیال انگیزت معتادم. و در این راه تباه. عاقبت هستی خود را دادم. سلام دوست جونام بعد عمری اومدم با یه خاطره ی قشنگ. فقط رمز داره شرمنده رمزشو به همه نمیدم. روزی عاشق می شوی . هر جای دنیا که بروی باز هم عاشق می شوی. این که یک باره به سرت بزند که بروی .

خآطرآت ی ک معت آد بﮧ ن ت! اینجا دیگه آپدیت نمیشه. اولین آپ سال 92! امسال بیشتر از اونی که فکرشو میکردم خوشحال م . هم سال تحصیلی هم از اول فروردین . هر چیزیم که میخواستم بگم تو یه بطری مخصوص خاطرات 2013 یا تو دفترچه خاطرات م جا دادم . همه چیز همونطوری که میخواستم داره پیش میره .

در حیاط کوچک پاییز در زندان. قرار نیست اینجا چیزی به اطلاعاتتان اضافه شود یا اینکه تصور کنید خیلی انسان فهمیده و با کمالاتی میشوید بعد از خاندن مطالب این وبلاگ. قرار نیست اینجا حرفهای خاله زنکی بزنیم و به ریش این و آن بخندیم. قرار هم نیست مطالب سیاسی و اجتماعی و این جور چیزها بنویسم. یعنی همان چیزی که شاید فکر کنی قرار هست هم نخیر جانم. نازک آرای تن ساقه گلی. و به جان دادمش آب.

اما فاصله م ن با او قرن هاس ت. از مهربونی هاش چی بگم که هرچی بگم کمه به خدا. تاریخ سه شنبه پانزدهم مرداد 1392.

پرش هاى فكرى يك خيال باف. خوشحال از اين كه تو بهترين سه ماهه ساليم! دوشنبه بیست و هفتم خرداد 1392.

اینجا دنیای سه ن ف ره ی ماس. میبینیم که اینجا داره میپوسه.

همه چی الان حس میکنم عاااااااااااااااااااااااااااااااالیه 8-.