حوا که لب گشود عسل اختراع شد! دنیامون چقدر تغییر کرده. حالا بعد سالها اون عسل تبدیل شده به یه زن خیلی قوی. من با ترسهام جنگیدم و برنده ی اون روزها منم. ایستادم و دارم ارزوهامو میچینم. این وبلاگ پله های صعود منه. دلم برای همه دوستان تنگ شده. گاهی باز میگردم و میخونمش و به خودم می بالم. یکی هم نیس بفهمه درد من چیه! باید خوب درس بخونمو از این کشور برم واقعا. خدایا زمینت دلم را زده .

آرامشی برای دلی بیقرار! انسانها را به چهار. عمده آدمها حضورشان مبتنی به فيزيک. است تنها با لمس ابعاد جسمانی آنهاست که قابل فهم ميشوند. خود فروختگانی که هويتشان را به ازای چيزی فانی واگذاشتهاند. مرده و زندهشان يکی است.

بیزارم از جغد شوم سرنوشت. من اهل شکسته های بی پیوستم. با یک دل خون که مانده روی دستم. بار دل ما چقدر سنگین بستند. شاید به گناه اینکه شاعر هستم.

خیآآل من - - - -. فقط دوچیز وجود داره که نگرانش باشی اینکه سالمی یا. مریض اگر سالم هستی دیگه چیزی نمونده که نگرانش باشی اما. اگه مریضی دوچیز وجود داره که نگرانش باشی اینکه دست آخر. خوب می شی با میمیری اگه خوب بشی دیگه چیزی نمونده که. نگرانش باشی اما اگه بمیری دو چیز وجود داره که نگرانش باشی. اینکه به بهشت می ری یا به جهنم اگه به بهشت بری دیگه. چیزی وجود نداره که نگرانش باشی و اگه به جهنم بری اونقدر. مشغول احوالپرسی بادوستان قدیمی میشی که وقتی برای. نگرانینداری پس در واقع هیچ وقت هیچ چیز برای نگرانی وجود.

کوله باری از اجیل مشکل گشا! عریانت را ستاره ها انتظار می کشند,مرا در صف این همه انتظار نگذار. شب در چشمان من است,. به سیاهی چشمانم نگاه کن! روز در چشمان من است,. به سفیدی چشمانم نگاه کن! شب و روز در چشمان من است,. به چشمانم نگاه کن! پلک اگر فرو بندم,. جهان در ظلمت فرو می رود! نوشته شده در چهاردهم دی ۱۳۸۹ساعت توسط مرضی. دوستت دارم ها یت را باور میکنم. درست مثل امضای اخر نامه هایت. طعم اب انار میدهد! نوشته شده در بیست و دوم آذر ۱۳۸۹ساعت توسط مرضی. فرش و رنگ و برگ و پاییز و درخت و حیاط.

تموم خونمون غمگينه بي عشق . كسي حرف منو باور نداره . همينه كه ميگم خستم خدايا . همه حبسيم توي يه اتاقك . كسي از خونمون بيرون نميره . دارم فكر ميكنم به با تو بودن . ولي قلب تو جاي ديگه گيره . حالم خيلي خرابه واي . به ياد اوني افتادم . كه حالم رو نميدونه . یه شعر از خودم در کردم! نگاه به ساعت میکنم.

گاهی دلنوشته هاشون رو در قالب سوال مطرح می کنن و از شما دوستهای مهربون راه حل می خوان. استفاده از مطالب این وبلاگ. با ذکر منبع مجاز است. کاش می شد زمان به عقب برگرده. و همه چیز خوب و خوش باشه. دلم تنگ شده برای تو. نوشته شده در تاریخ سه شنبه 24 دی 1392 توسط ستاره. من و نادیا همچنان حضور داریم.

چندوقتی می با این وبلاگ کار نمی کنم.

دستم به آسمانت نمی رسد. اما تو که دستت به زمین می رسد بلندم کن. همه خواب هستندورویاهای شیرینشان رادرخواب واقعی می بینند. من بیدار هستم وجغدهای شب بیدار. آویشن هادسته دسته به دیدارم می آمدند. تنهادلیل حبس من در غار آرزوها.