یه آپ دیگه با داستان عرفان نظرآهاری. اما من تو را خوب ميشناسم . ما همسايه شما بوديم و شما همسايه ما و همهمان همسايه خدا . يادم ميآيد گاهي وقتها ميرفتي و زير بال فرشتهها قايم ميشدي . و من همه آسمان را دنبالت ميگشتم تو ميخنديدي و من پشت خندهها پيدايت ميكردم .

این وب در مورد مسائل ماورائی و ترسناک است و محیطی دور از هر گونه موارد ضد اخلاقی ,بی طرف و تحت نظارت است. اینجا مکانی برای جن گیری, رمالی و دعانویسی,فحاشی و بی احترامی به افکار نیست. کپی فقط با ذکر منبع. با همه تبادل لینک میشه. برای درخواست مطلب یا عکس پیغام بدید. هر پنجشنبه مطالب آپدیت خواهند شد. جواب سوال مراجعه کنندگان با ایمیل ارسال خواهد شد و به هیچ وجه تماس گرفته نخواهد شد. ارواح , تسخیر , اجنه. سمبل ها , نشانه ها.

مرکز علمی تخیلی ایران! وبلاگ مدیریتی فانتزی فنز. دیو که بیرون رود فانتزی فنز در آید. فانتزی فنز در خواب زمستانی . فانتزی فنز برای همیشه . دیو که بیرون رود فانتزی فنز در آید. سلام به برو بچ خوب فانتزی دوست و فانتزی خون و فانتزی نویس. امیدوارم فرد و زوج زندگی به کام تون باشه و دلخوشی هاتون عین قیمت سکه و ارز روند صعودی داشته باشه. ساعت جلسه هم 4 عصر جمعه یعنی همین فرداس. راستی تا یادم نرفته لو بدم که فردا تولد کیمیاگر یا همون ایاد خودم.

گاهی باید رفت و بعضی چیزهای بردنی را با خود برد. مثل یاد مثل غرور عشق. و آنچه ماندنی ست را جا گذاشت. مثل خاطره ها خنده ها مستی ها. رفتنت ماندنی میشود وقتی که نباید بروی. و ماندنت رفتنی میشود وقتی که نباید بمانی. بازم آفتاب غروب کرد و شب اومد. به جون خسته ام بازم تب اومد. بازم از لاله خونین قلبم. خدایا بانگ یارب یا رب اومد. شب اومد باز شب اومد باز شب اومد. به جون خسته ام بازم تب اومد. هوا تاره چراغ هم سوت و کوره.

افتتاح سایت مرجع ریک ریوردن. کتاب لیراییل - جلد دوم از مجموعه ی پادشاهی کهن. رویا های خیس یک خوناشام. ه ر چی از ژانر وحش ت بخوای. Winchester brothers and collins sisters. خیانت به یه خون آشام اشتباه محضه. کتآب خآنه ش هر مرگ.

داس تان های خی الی م ن. داس تان های خی الی م ن. قتل عام در خیابان ها. ܜܔܢ يك جاي دنج ܜܔܢ. پرچ م دخت را بالاس ت. قالب اين وبلاگ با استفاده از قالبساز آنلاين طراحي شده است. به وب من خیلی خیلی خوش اومدید. خواستید اطلاع بدید تا لینکتون کنم.

شوغ زندگی فقط برای تنها عشقم. Have a good time! بودنت را دوست دارم. وبه آغوشت سفت مرا می فشاری. وادارم می کنی که به هیچ کس فکر نکنم. برخی دادن گل و هدیه.

اختیار دهی که نابودت کند اما. اعتماد کنی که این کار را نمی کند. م ن ه مین م. ن ه چشمآט آبﮯ دار م. نه کفشهآﮮ پآشن ه ب لن د. ه میش ه ک تآنﮯ مﮯ پوش م. روی چ م ن هآ غ لت میز ن م. ع شوه ریخت ن رآ خوب یاد م ن داده ا ند. و قتﮯ ا ز ک نار م ر د میشوﮮ. بوﮮ ا دک لن م م ستت نمیک ند. نگرآט پآک شدט ر ژ ل ب و ریمل م نیست م. لآک نآخن هآیم ا ز هزآر مترﮮ داد نمیز ند. گآهﮯ ا ز ف رط غ ص ه بلن د دآد میز نم. خدآی م رآ بآ ت مآم د نیآ ع وض نمیک نم. وب عضﮯ آدم هآﮮ ا طراف م رآ ه م. بآ ت مآم د نیآ ع وض نمیک نم.