ای فتنه یا بکش یا بنوازم. بعد از مدتها اومدم بلاگفا . وای خدای من چقد خاطرات برام زنده شد رفتم وبلاگ دوستان وی عالمه وبلاگ . حیف چه روزهای خوبی داشتیم اینحا . باور کنید کریه ام کرفت . از خیلی از بچه ها خبری ندارم دلم براشون ی ذره شده . می آورد به کلبه ی. اندوه که از حد بگذرد.

آب بهانه میکند برای جاری شدن. زمان برا رخت بربستن و خالی شدن لحظه ها. قلم بهانه ی جولان در سپیدی کاغذ. و تو بهانه میکنی برا رفتن . جایی در این حوالی دل های نااشنا در طبش قلب غریبه های آشنا روزگار میگذارنم. اندک م اما عمیق . تا انتها با چشم ها. همیشه راه بهتری هم هست. پایگاه جامع مهندسی صنایع ایران.

پر می کشد تا خدا. و چه طعم گسی دارد این تنهایی. جز گوشی بیچارم که تازه خریده بودمش یک مشت خرت و پرت تو کیفم بود که برای خودم یه دنیا می ارزید ولی واسه اون دزدای نابکار نه! اینم شد درس عبرتی برای من که دیگه گوشیمو تو کیفم نذارم و همیشه از توی پیاده رو حرکت کنم. دعا کنید برام گوشیم پیدا شه.

من از نهایت شب حرف می زنم. درس امروز ما فعل مجهول است. در دهانم زبان چو آویزی. در تهیگاه زنگ می لرزید. صوت ناسازم آنچنان که مگر. شیشه بر روی سنگ می لغزید. ساعتی داد آن سخن دادم. حق گفتار را ادا کردم. تا ز اعجاز خود شوم آگاه. ژاله را زآن میان صدا کردم.

زخم هم درد كمتري دارد. تقديم به تمام پيامبران تاريخ. كپي برداري از مطالب آن تنها با كسب اجازه و درج نام نويسنده مجاز خواهد بود.

وقتی می خواهیم در مورد مجموعه داستان نقدی بنویسیم کار سخت می شود چون تنوع داستان ها و چرخش نگاه نویسنده در هر داستان قابل مشاهده است.

اتفاقي در حاشيه روزمرگي ها و اجتماع ساده روستايي. واژه را با باد در آميختيم. تا در آسمان حقيقت پرواز كند. شعر را در ركاب سنگ كرديم.