Date Range
Date Range
Date Range
رفته بودم توی آشپزخانه که آن اتفاق افتاد. شاید باید پایم می رفت رو ی چیزی و ولو می شدم کف آشپزخانه یا غذای ته گرفته را می ریختم توی سطل آشغال اما نه رفته بودم آنجا که ظرفها را بشویم وهمه چیز عادی بود توی آشپزخانه ای که انگار هیچ وقت قرار نیست. برگشتم و اورا دیدم! به آبگرمکن با همان لبخند موذیانه ای که انتظارش می رفت. روی سینه اش در هم قفل شده. برمی گردم سمت آبگرمکن و پیش دستی.
استاد زنده ياد قيصر امين پور. ته سیگارهای به جا مانده از یک هارمونی. که بدل به رقصی مستانه می کند. تو از مصاحبت کدام خورشید برگشته ای. یاد درخت آلبالو می افتم. دردناک ترین ترکه های جهان را می سازند! نوشته شده توسط مهدی حبیبیان در سه شنبه یکم فروردین 1391. هم تو را گرم می کند.
ژورنالیسم ادبی بوشهر در بوته ی نقد. ژورنالیسم ادبی بوشهر در بوته ی نقد. گزارشی از هشتاد و پنجمین عصرانه ی فرهنگی هامون. نقد و بررسی صفحات ادبی مطبوعات محلی استان بوشهر.
پر پرواز ندارم اما دلی دارم و حسرت درناها. کسی می آمد و از او می پرسیدم. کدام کلمه چراغ این کوچه خواهد شد. من همیشه دوستدار یک زندگی عجیب و پر حادثه بوده ام. شاید خنده ات بگیرد اگر بگویم من دلم می خواهد پیاده دور دنیا بگردم. من دلم می خواهد توی خیابان ها مثل بچه ها برقصم بخندم فریاد بزنم. برگرفته از متن اتاق آبی ب.
عزیز دل مامان و بابا. عشق يعنی هزاران دردو رنج. هی فلانی زندگی شايد همين باشد. آخ که چقدر سخته بعد از یه مدت طولانی بخوای دوباره بنویسی تازه هیچ دلیلی هم برای این تنبلی نداشته باشی. البته تو دریا حرکاتی از خودش در و کرد که کلی حال کردم و دیدم طفلکی راست میگفت و پدرم هم حسابی تاییدش کرد.
خدایا بهمون کمک کن . گل پسرم قند عسلم مرسی که هر روز از مهد که میام دنبالت با این که خسته ای باهام میای فیزیوتراپی تا گردنم زودتر خوب شه . قربون اون چشای مهربونو نازت برم .
We cannot draw them! Deviant for 5 Years.