Date Range
Date Range
Date Range
توی شهر ما پرنده با پر نمیشود. آنقدر بد است که بدتر نمیشود. این روزها اونقدر بده که فک نمیکنم تا چند سال آینده روزهایی بدتر از این بیاد . خواهری که هم رازم بود مادرم بود پدرم بود چن وقتی رفته دانشگاه اصفهان. با همه این حرفا کسایی هستن که هیچ وقت تنهام نمیزارن. با شعرای همیشه خوبش و برادری هاش. با غزلی زیبا و تمام مهربانی هاش.
من خواب دیده ام که کسی می آید کسی که مثل هیچکس نیست. دوستان خوبم لطفا در مورد کار جديدم نظر بديد. توبه هايم شکسته تر مي شد. دست و پايم به دام مي افتاد. توي جيغم صدام مي افتاد. هفده هفت سيصد و اندوه. برف غمها به شاديم باريد. جيغهاي تو در سرم پيچيد. بره هايي به وق وق افتاده. گله بودن ميان چو پانها. خنده در يک تئاتر اجباري. دفتري که مرا ورق ميخورد. زنده در يک قمار تکراري.
انجمن شعر کتابخانه حافظیه چهار شنبه ها۵تا۷. هستم که پرواز رو رها کرده پا به پامون راه. همه به قالب فکر میکنند. آماده ی دریافت آثار دوستان از. سراسر کشورمی باشد دوستان آثار خود را به آدرس زیر ایمیل کنند. دستت از پیرهنم جاری یک خواهش بود. جاده از لب به لبم بوسه در آمیزش بود. حس یک رود قدیمی به تنم پل زده بود. زهرا هاشمی هستم از شیراز.
Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre.
Abonne-toi à mon blog! Les étoiles sont entrain de briller. Mes larmes continuent de couler. La nuit est tombée sur ma vie.
Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre.