تکنیک های عمومی کوهنوردی و پیاده روی. By guest blogger Georgie Abel. He set up a top rope on a clim.

چرت و پرت های یک دل بی سر و ته. بادکنک از باد پر می شود ابله از عقیده. قبل از ارسال کلمات کمی فکر کنید. پشت هر پنج شنبه دل انگیز. حالم از این قهرکردنا و ناز کردنای مامانم به هم میخوره. انقدر به یه چیزی گیر میده گیر میده گیر میده تا میره رو مخ و من مجبور میشم دهنمو باز کنم. آخرشم میشه دلخوری و قهر کردن. سه شنبه بیست و دوم بهمن .

جائی دیگر این فنجان ها با نامی دیگر پر شوند. توشهی سفرم را رازی سنگین کردهاست. این چمدان هرگز باز نخواهد شد. خواهرم و نیمه ی کوچکش.

خیلی کار دارم باید دوستامو باز پیدا کنم. فروردین ۹۲ رفت و عسل بدیعی رو باخودش برد. هیچ وقت فکرنمیکردم انقد برام مهم وعزیز باشه اما بعد رفتنش اینو خوب فهمیدم.

Tuesday, November 20, 2012. همه چیز همانطور است که باید باشد. همه چیز سر جای خودش است. انگار دنیا درست است و هیچ چیزی نمی تواند این پازل چیده شده را به هم بریزد. Sunday, September 02, 2012. یازده شهریور هشتاد و هفت. و این بهترین همچنان ادامه دارد. برای منی که ما شد.

وحشی ست اسبی که می دود در من. فرو روی در خیالی آبی. شب نمی شود که نیاید. و نتازد بالای این کره ی خاکی. و من کمی مانده به صبح ام. و عشق بازی ابرها با نور. وحشی ست اسبی که می دود در من. یا پونه ای لب آب. در من فرو می رود. شکل جا مانده ای روی دیوار. تکه تکه های ذهن ماسیده. که زمین را می چرخاند. دست و پا می زند.

امروز اینجا هم بارون بارید و روی خشک کویر و شست. پنجره رو که باز کردم وبارون و دیدم حس کردم از خود کویر هم تشنه ترم برای بارون. چقدر خوبه جقدر لطیفه چقدر قشنگه چقدر پاکه ومن چقدر به این همه زیبایی و لطافت و پاکی محتاجم. منو یاد چیزهای خوبی میندازه . فکر میکنم سال خوبی منتظر ماست یه سال سبز و آرو.