کافه اے با تلخ ترین عطر دل تنگے . به انتهای گریه که می رسم. صدای ساده ی فروغ از نهایت شب را می شنوم. صدای غروب غزال ها را. صدای بوق بوق نبودن تو را در تلفن. شعری از دفاتر دریا می خوانم. و به انعکاس صدایم در آیینه اتاق. در برودت این همه حیرت. باید دوباره تمام کتاب کواکب را دوره کنم. بی گلایه وگریه که نمی توان. به دیدار دیار دور رؤیا رفت. باید به رکعت سکوت و صدای کبوتر فرو شوم. باید به پنجره ی باز و پرواز پوک پر بیندیشم.

دوستهایی مهربونی که تو این مدت فراموئشم نکردن. الان بیشتر از 3ماهه که تو وبلاگم پست نذاشتم. خودم هم در حال انجام پایان نامه ام هستم. چند روزه در حال کشیدن پلان هام هستم. بعد از پایان نامه ام تصمیم دارم برم کلاس پیانو. همون هنری که همیشه علاقه داشتم بهش. انشالله خدا کمکم کنه این مدرک کارشناسیمو بگیرم راحت بشم. سلام به همه دوستهای با معرفت و مهربونم. دوستهایی که با وجود اینکه خیلی وقته پست نذاشتم باز بهم سر زدن.

خواب دیدم قیامت شده است. هرقومی را داخل چالهای عظیم انداخته و بر سرهر چاله نگهبانانی گرز به دست گمارده بودند الا چاله ی ایرانیان. ببخش اگه جایی خطا کردم.

و خدایی که در این نزدیکیست. وای خدای من چه قدر دوست دارم کلی آدم به یادم باشن. از آن دوست های قدیمی دیگر هیچ مانده است برایم هیچ. واق واق اون سگ .

سرینا هستم و دوست دارم و امیدوارم اینجا بهت خوش بگذره. فقط یه سوال ازت دارم.

سلام دوست عزیزم به وبلاگ من خوش آمدی امیدوارم لحظات خوبی را اینجا سپری کنی. هآ هم خوش حآلم هم غمگیט . خودم هم حآلم رآ نمﮯ فهمم . گآهﮯ قنב בر בلم آب مﮯ شوב و روحم بہ آسماט هآ پر مﮯ کشב . گآهﮯ تنهآ בلم اتآقﮯ میخوآهב تآریڪ و سوت و ڪور . ڪه بنشینم گوشہ ڪنآرش و ثآنیہ بہ ثآنیہ ام رآ هم آغوش غم شوم . تنهآ چیز ﮮ ڪه میבآنم ایט است ڪه. ایט روزهآ בلم بچہ مﮯ شوב.

از همتون معذرت میخوام که نیومدم به وبلاگاتون سر بزنم. تو رو خدا نرید بگید آیدا نامرده. ولی رو یه وبلاگه دیگه کار میکنم. خوشحال میشم اگه بیاید بهم سر بزنید و لینکم کنید. آیدااا با آپی دیگر وارد میشود.

حالا ما یی چیزی گفتیم. ملت اساسا خیلی حرف میزنن.