حضور شما و انعکاس نظراتتان در این صفحه موجب افتخار است. دراین فضای جدید پاسخگوی تمامی دیدگاههای شما خواهم بود. بنابراین در صورت تمایل می توانید نشانی خود را ذیل نظراتتان ثبت کنید. خاک نشسته برصندلی بلند می شود.

شعر در جن و پری 3. ترجمه ای از مهناز یوسفی. دو شعر در جن و پري شهريورماه. شعرهای من در آتی بان. داستان صدای نازک زنانه در سایت دیباچه. داستان بهتر است دکتر را معطل نکنیم در سایت ادبی هنری خزه. شعر بوی دست های تو در نشریه ادبی جن و پری. داستان صدای نازک زنانه در نشریه ادبی هنری کافه داستان. داستانک نه در سایت دیباچه.

دختر شبهاي شيشه اي- سپيده. يادداشت هاي گاه و بيگاه. ماه و ايزد و يار. La France De Mon Enfance lyrics. با چیدن سیب شروع شد. دنیا به آخر می رسد. این تابستان که تمام شود. آدم های پای این سفره. دندان بزن آن لقمه های لعنتی را.

و انگشتت را روی زنهای طلایی تری بگذار. و به لبهای نزدیکتری فکر کن. و به سیگاری با طعم تازه بیاندیش. تا تلخی این روزها را از دهانت بیرون بیاورد. گاهی فراموش کن خاطرات دختری را که با تو نفس می کشد. و دستهایش هنوز خطوط مبهمی دارند. چشمهایت را که می بندی به چیز دیگری فکر کن. نوشته شده در ساعت توسط. تمام عکسهای جهان بی تو یک نفر کم دارد. بفرمایید فروردین شود اسفندهای ما. حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست. در جواب یک نامه ی سرگشاده به باباوند عزیز.

خدارا به اسم کوچک صدا بزن. از سکانس های ناتمام شروع شدیم. و تمام سینماها را برای پیدا کردن هم. دستت را در تاریکی شب فرو ببر. آنقدر که از موهایم رد شوی. پر از عکس های پوسیده ی پیرمردی است. که هر روز در روزنامه های کثیر الانتشار تکثیر می شود. یک روز در ستون تسلیت روزنامه ها. و روز دیگر در ستون گمشده های شهر. این فیلم را ادامه بده. بگذار این ریل از دستهایت رد شود. به واگن آخر هیچ قطاری نرسیده است. در فنجان قهوه ی من آتشفشانی است. که تو فوتش خواهی کرد.