نوشته شده در تاريخ دوشنبه بیست و چهارم فروردین ۱۳۹۴ توسط مامانی. تولدت مبارک البته دیگه کم کم داره سال تموم میشه. ولی من بالاخره تونستم بیام و وبلاگتو آپدیت کنم. عکسای تولدتو توی مهد کودک میگذارم. که البته خودم صورت تینا و همه بچه های مهد را نقاشی کردم. آخه تینا از من خواسته بود تا دوستاش خوشحال بشن. نوشته شده در تاريخ پنجشنبه چهاردهم اسفند ۱۳۹۳ توسط مامانی. دختر گل من تینای عزیزم. تولدت مبارک پرنسس برفی! و حالا امسال انق.

و خداوند با تولد آنیتا نعمت را بر ما تمام کرد. تو را هزاران بار سپاس. ورود شمارا به وبلاگ خاطرات یک مادموازل. برای مشاهده کامل مطالب از آرشیو مطالب وبلاگ استفاده کنید. این روزهای ما با یک خانم چهارساله. اسباب کشی و باقی قضایا. آی لاو خورش کرفس! شب یلدا برف بازی. آنیتا دختری در مزرعه! ما و هوای عالی این روزها. عینک دید در شب اصل.

زندگی بی تو معنا ندارد دختر ناز مامانی. گفته هایی از مامانی واسه دختر کوچولوش. رفتن به آبادان وسفر2نفره به تهران. جشن عید غدیر وسفر به دزفول خونه خالهههههههههههههه جون. روزها و هفته های پیش رابا آیناز جونم چگونه گذروندیم. روز جهانی کودک گرامی باد. روژان -فرشته آسموني مامان وبابا. جهان با تو زیباتر است. شازده کوچولوی مهربون مامان وبابا.

ثبت خاطرات زندگی با بهراد. سومین سالگرد تولد بهرادی با طعم هندوانه. فرشته کوچولوی من سه سال زمینی شدنت مبارک. آفتاب و بهار با تو آمدند. طوفان شد و پیکانی آتشین. در نقطه ای از جهان فرود آمد. و من با تو باور کردم. که می شود هم پای رنگین کمانی در باران قدم زد! تولدت مبارک دردونه ی مامان و بابا. امسال تصمیم گرفتیم تولدت رو با شب یلدا یکی کنیم. واسه همین فوکوس کردیم رو هندوانه و کلا بهراد خوردنی شده بود مثل هندونه. و دایی ها خیلیییییییی خالی بود. علائق بهراد در سه سالگی.

آلبوم عکس و خاطرات بدون سانسور من. من و گوشه ای از آسمان پایتخت. جمعه ساعت 9 بیدار شدم و صبحونه و بعد ه م ول بودیم اتفاق خاصی نیفتاد.

قلب بابا بودن چشم بابا بودن و جیگر بابا بودن یعنی چی. اینو وقتی فهمیدم که صورتت پر از چروک شد. موهات رنگ سیاهشو به سفیدی داد. بابایی تموم موهاتو دیدم که بخاطرم سفید شد. و از زجر کشیدن من آروم آروم شکستی. آره تازه فهمیدم قلب بابا بودن. یعنی وقتی تو ناراحتی من دل تو دلم نیست.

سروش و سروین دوقلوهای نازنینم. الیناز برکت زندگی مامان وباباش. فرداد کوچولو عشق مامان و بابا. مهدی یار عزیز کوچولوی مامان و بابا. چون حوصله نداریم رشوه میدیم. نحوه قرار دادن عکس در وبلاگ. عکس های جالب و دیدنی. مجموعه ای از سخن بزرگان.

می نویسم تا بدانی دوستت داریم تا. دیدن نگاه قشنگت روح تازه ای به وجودمان بخشید و. لمس موجودی آنقدر شیرین وآنقدر عزیز که تمام دنیایمان را به پایش بریزیم. بی شک وجود تو دنیای دیگریست.