از اونجا که من وقت آزاد ندارم که تو این روزای بلند ببرمش کلاسهای تفریحی و ورزشی و یا حتی زبان . دخملی مجبوره همش تو خونه باشه . البته سعی می کنم تو خونه یه جوری سرش گرم باشه . مثلا کتابهای زبان Family Freind 3. رو تونسته بخونه و تقریبا تمومش کرده و فقط مونده دوره کنه . روز چهارشنبه 21 مرداد رفتیم تئاتر - یه تئاتر زیبا - بنام پیرمرد و ببر. این تعطیلات چند روزه رو .

یادداشت های پسری که دیگه چهار ساله نیست. سرنوشت کودکان در دست خانواده هایشان قرار دارد Shinichi Suzuki. چیز زیادی نمونده تا خودم نوشتن رو شروع کنم . پس تا اون موقع این باباعلیه که با کمک من فکر میکنه و مینویسه . نوشته هایی که حالا دیگه فقط بخشی از اونها خاطرات من هستند . پارسا واقف متولد چهاردهم شهریور هشتاد و پنج. در جریان سفری که .

دیدین مامان باباها نمی فهمن. از هر دری سخنی 2. مرجع وبلاگ هاي بچه ها. دختر مامان 4 سالش تموم شد هوراااااااااااا. و بعد از روبوسي روي ميز تولد مي گذاشت بدون اينكه بگه بازش كن . خلاصه خانمي شده بود براي خودش! ولي طبق معمول از عكس گرفتن بيزار و فراري .

خانه ای داشته باشم پر دوست . حضور در دنیای مجازی فرصتی است. تا با آنان که هرگز ندیدیم و. افکار و دیدگاه های خود را در معرض عموم قرار دهیم. و از نظرات آنان در جهت پیشرفت استفاده کنیم. و اصطلاح دهکده جهانی به همین معناست. امیدوارم در این محیط فرهنگی بتوانم. به اندازه ای که فضای مجازی را در اختیار دارم مفید واقع شوم. و در این راه نظرات مراجعین راهگشا و ارزشمند خواهد بود.

به نام آفریننده عشق و شادی. اتفاقات و کارای جالب شادان جونه. سه شنبه پيش وقتي شادان رو بردم كلاس زبان و نشسته بودم تو ماشين راديو گفت كه هواي تهران در حالت اضطراره . وقتي رفتم دنبالش يه خانمي گفت كه مدارس فردا تعطيلن. غصه ام گرفت گفتم اي داد فردا رو چيكار كنم هماهنگ كرديم و شادان خانوم قرار شد بره خونه مامانازي و من هم رفتم اداره. قيافه من ديدن داشت چشمم از حدقه داشت ميزد بيرون.