مطالب ماندگار - سخنی از بزرگان - شعر . پس از کلی دردسر با پسر مورد علاقه ام ازدواج کردم. ما همدیگرو به حد مرگ دوست داشتیم. سالای اول زندگیمون خیلی خوب بود. اما چند سال که گذشت کمبود بچه رو به وضوح حس می کردیم. می دونستیم بچه دار نمی شیم. ولی نمی دونستیم که مشکل از کدوم یکی از ماست.

تک تک ما بخشی از وجود خداوند هستیم. راستش دیگه حرفی واسه گفتن تو این وبلاگ ندارم. ایران و مرزهایش در مرور زمان. اگه خدا ارزویی رو تو دلم انداخته حتما. توانایی رسیدن به اون رو در من دیده. و او را مي ستايد.

Is this the end? September 7, 2010. I had the worst sat of my life! Spent almost the whole afternoon and another good hour on phone calls which i think have pretty much ended 2 of my friendships! Is it for the best? Will i regret this? Only time will tell! Deep down however i feel like i am going to regret it! Why did i lose my calm and jump? Am i venting hidden frustrations on all the wrong pple? How did i become this person? I tot i was doing well! Well done Dason Jill Francine! .

سلام به برو بکس هاکییییییییییییییییییییییییییییییییییییی. سلام آقای گرگانی هر سوالی داری اس ام اس بزن. سلام این پست رو برا عکس برو بکس گذاشتم. از امروز سایت هر جمعه آپ میشه.