حالش دوباره بد شد و از خود فرار کرد. ز ل زد درون آینه و چشمهاش را. باریک کرد و غم زده کرد و خمار کرد. آمد کنار قوری سردی که سالها. وا شد دهان پاکت سیگار خالی اش. آهی کشید و فحش کشید و نثار کرد. لعنت به آن شبی که دلش را قمار کرد. دیوانه وار رفت و به هم ریخت گنجه را. انگار بغض کرده کلاغی درون ضبط.

سه تايي هايي از صميم چشم. براي چشم هايي كه هنوز نديده ام . تلسكوپ فضايي من خراب شده بايد يه سر برم ايستگاه فضايي مير. پست هميشه بالا - نگاه هاي شما. سلام بر هر بيننده ي خلاق. جایی هست که میتونه تمام نگاه های شما. درباره ی سه تایی های ارائه شده در پست های دیگر. كدام يك از سه تا. 34 و 35 و 36.

بعد از مدتها می خوام تو وبلاگم دوباره صداش کنم . ای خدا چقدر دلم گرفته . یه دونه نامه خوش خط.

بخشی از وصیت نامه شهید حسن صفایی. خاطرات شهید حسام الدین ابوالمعالی. امیدوارم با زنده نگهداشتن یاد شهدا بتوانم بخش کوچکی از دین خود را به انها ادا کنم. بی اعتمادی در امور خود به پروردگار. دامن ان گیر ای یار دلیر.

جواب نظرات خوبتون رو حتما برید بخونید. فرهنگ لغات زینب کوچولو -1. زینب کوچک و معصومم! زینبم در ۶٠ روزگی.

خدای خوب و مهربون . امشب اگه آقا بطلبه قصد دارم برم حرم آقا علی بن موسی الرضا . ان شاء الله نایب و زیاره میشم براتون . منم التماس دعای فراوون دارم . ببخشید این روزا زیاد حال نوشتن ندارم .