Date Range
Date Range
Date Range
کلبه ای پر از من و تو. نگاه کن من چه بی پروا, چه بی پروا. به مرز قصه های کهنه می تازم. نگاه کن با چه سر سختی تو این سرما. برای عشق یه فصل تازه می سازم. یه فصل پاک, یه فصل امن و بی وحشت. برای تو که یه گلبرگ زودرنجی. یه فصل گرم و راحت زیر پوست من. برای تو که با ارزش ترین گنجی. نگاه کن من به عشق تو چه لیلا وار. تن یخ بسته پروازو می بوسم. بیا گرم کن منو با سرخی رگهات. من اون رگ های پرآوازو می بوسم. تورو می بوسم ای پاکیزه ی عریان. تورو پاکیزه مثل مخمل قرآن. طلوع کن من حرارت از تو می گیرم.
از بس که روزها را با شب شمرده بودم. از بس که خویشتن را در خود فشرده بودم. کاش آن غروب ها را از یاد برده بودم.
تقدیم به کسی که آفتاب مهرش در آستان قلبم همچنان پابرجاست و هرگز غروب نخواهد کرد. دوستای خوبم منتظرم نمونید من دیگه نمیام خوبی یا بدی ازم دیدید حلالم کنید شاید یه روز بیام شاید. اتفاق خاصی هم نیفتاده پس نگرانم نشید. ببخشید یه مدتیه نیستم نمیتونم پست جدید بذارم میام اما معلوم نیست کی! دیر و زود داره سوخت و سوز نداره. شهر من رو به زوال است تو باید باشی. با نگاهت مست و حی.
شعله بر دامان پاکم ريختي. آمدي با يک صدا مستم کني. ناگهان با يک نگاه هستم کني. آمدي من را رها سازي بدشت. قلب من افتاد زير پايت و شکست. خواستم تا که فراموشت کنم. بلکه در يادم در آغوشت کنم. خواستم تا بشويم اين گناه. غرقه گشتم در سيلاب فنا. خواستم تا نفس گيرم زخود. بلکه آرام گيرم بعد موت. اي دريغا مرگ هم من را نخواست. چونکه دامانم پليد بود از نخست.
و بشر چیزی است که براو چیره می باید شد. دلم اندازه حجم قفس تنگ است. من نه با دست و پا که با قلبم به سوی تو آمدم و با تکه پاره هایش بازگشتم و هنوز احساس من این است که تکه ای از قلبم در اعماق خاک با تو به ابدیت پیوسته است. ارسال شده توسط حسین احمدزاده.
مریض بود تو بیمارستان تحت عمل جراحی بود . بعدشم سرم خیلی شلوغ بود کلی کار داشتم . دلم براتون اندازه کله یه مورچه قرمز کوچلو که اونم له شده باشه براتون تنگ شده بود . هندونه له شده تو خیابون دیدید اونجوری داغونتونم. بیهوده به هر بهانه هی دعوا کن. اینگونه نبین که عاشق ورام توام.
٠ ღ کلبه تنهایی من ღ ٠. چه زیباست خیالی که تو را از آن همه فاصله می آورد به کلبه ی تنهایی ام. و امروز چقدر دلتنگ آن روزهاییم. که چرا برای بزرگ شدن. این همه بی تاب بودیم. وای از این عمر که با میگذرد میگذرد.
Tuesday, October 21, 2014. Those of you who participated in my blog hop post. About surface design a while back, by commenting or sharing about it, were entered into a drawing for one of my art prints. I really appreciate all those of you that played along and made me feel good! I wish I could send you all something just for being awesome! In any case, I said I would post the winner today so here it goes! Then I recruited my daughter to draw the name. Erin Stewart, congrats, it looks like you won! First,.
A day at a time.
Abonne-toi à mon blog! Le plus beau des cadeaux. A bien été de tous. Vous avoir avec moi, la famille au complet.
وبلاگی با آدرس مورد نظر پیدا نشد.
Eclectic Brain - The Hodgepodge that is My Head. Here you will find random thoughts that are bursting out of my mind - sit back and enjoy. Wednesday, July 9, 2008. Rain - I Love It, I Need It. Completely Me - The Inside Scoop.