تاخیر در نوشتن ربطی به خط ندارد. املای نانوشته هرگز غلط ندارد. انشای علم و ثروت حتی هنوز داغست. مشغول به تحصیل در دوره فوق لیسانس زبان و ادبیات فارسی. از گذر گل تا دل. اولین وبسایت بین المللی نقاشی کودکان و نوجوانان. گفته هایی از نگفته ها. از همه چی از همه رنگ. نکته ها و نوشته ها.

ظ ظˆط طھظ ط ط ظ ط ط ط غŒ ظˆ غŒع ظ ظط ط ط ط 1393ط ط ط طھ طھظˆط ط طط غŒظ ظطµط ظپغŒ ظ ظˆط. طھظ ظ ط طھط ظ. ظ ظˆط طھظ ط ط ظ ط ط ط غŒط طھ ظˆ ط ط ظ ظط ط ط ط 1392ط ط ط طھ طھظˆط ط طط غŒظ ظطµط ظپغŒ ظ ظˆط. ط غŒط ط طھط غŒ. ظˆظ طھغŒ ع ظ ط غŒظط ط ظ. ظ ظˆط طھظ ط ط ظ ط ط ظ ظپط ظ ظ ط ط ظپظ ط 1391ط ط ط طھ طھظˆط ط طط غŒظ ظطµط ظپغŒ ظ ظˆط. ظ ظ ظ ط ظ ظغŒط ظ ط ظˆط. ظ ظˆط طھظ ط ط ظ ط ط ظ ظ ط ظ ط ط ط ظ 1391ط ط ط طھ طھظˆط ط طط غŒظ ظطµط ظپغŒ ظ ظˆط. طھظˆطھ ع ظ ظ ط ط ظ. ظ ظ ط ط ط ظ غŒط ط ط طھ. ط ظ ظ ط غŒظغŒ. ظ ط غŒغŒط ط ط ط ط ع ظ.

حرفهایم ناتمام تر از تمام ساختمان های نیمه کاره ی شهر است. مهسا به این فکر می کند چطور دل دکتر محلشان را ببرد . سایه به این فکر می کند چطور برنامه بریزد که چهار سال بعد اداره شان برای ماموریت سفر خارج او را انتخاب کند . علیرضا هم دنبال این است که چطور نامش را در گینس ثبت کند. و من دارم به این فکر می کنم چطور عادت آواز خواندن در کوچه های خلوت را از سرم بیندازم! جمعه ۱۹ تیر۱.

ه اينجا دلي براي خودش حرف مي زند ه. I am as I am. دو لقمه خاطره ی سبز! قالب های وبلاگ اسکین. و من مادری جوان در استانه میانسالی ذهن. درگیر روز هایی هستم که تلف کردمشان با افراد بی قید. دل من عزادار روزهایی ست که پوچ گذشتند. و من لذت توبه کردن را خواهم چشید. پروردگار من توبه پذیر مهربان است و نسبت به توبه کنندگان مهربان است. I am as I am.

اونجا که تا چشم کار میکنه سکوته و سکوت. انگار که از اول چیزی نبوده. درست جوری که انگار از اول چیزی نبوده. معجزه مال فیلم هاست! دل به .

من به تو حق میدم از من دلخوری. من به تو حق میدم اینجوری بری. امشب و پیشم بمون طاقت بیار. زیر این بارون که سرما میخوری. من پناه آورده بودم سمت تو. من تورو از دست دادم عشق من. جا نداره واسه من قلب تو. دل تو زدم و دل بریدی از من. اشکامو دیدی دست کشیدی از من. این آخرین حرف منو قانع کن. غیر از علاقه تو چی دیدی از من. نمیشه بری من حرف دارم آروم باش. مسئولی پیش اونکه بودی دنیاش. اونکه نمیخواد زیر بارون باشی. بارون گرفته تو هوای چشماش. حق داری ترکم کنی اما بمون.

داشتم خودم را تماشا می کردم . پاهایم را انداخته بودم روی پاهایم و با اعتماد به نفس داشتم حرف می زدم . گونه هایم از خجالت سرخ نبود و از نگاه کردن به چشم های کسی که روبرویم نشسته بود هم ابایی نداشتم . در فضای مجازی گاهی اتفاقاتی رخ می دهد که آدم صورتش تبدیل به دو نقطه خط صاف می شود. پسری عکس خودش را برش داده و گذاشته بود کنار عکس یک دختر .