وروجک خونهی ما یکشنبه 20 اسفند ماه وارد دنیای نوجوانی شد. از آنجاییکه علاقهی شدید این روزها به بسکتبال داره . مسابقات شنای بین تیمی Oaks - دور دوم. دور دوم مسابقات قهرمانی تیم شنای Oaks روز جمعه برگزار شد. آرش در این دور 6 مسابقه داشت و با توجه . تولد بابا جلال و سینما. اولین پست در ورژن جدید پرشین بلاگ - برف زمستانی.

دام دام یه سپاه توی سرم دارن رژه میرن کافه قربان سرم رو برمیگردونم . اونها که درد ندارن . واقعن دردی ندارن برای خودشون درد میتراشن . اگه خودشون با رخت . آرام شیر را سر کشید بدون شکر! .

دانلود اهنگ های احساسی و غمگین و گریه دار. اهنگ احساسی والایار بنام بازی. اهنگ حامد زمانی بنام آخرین قدم. آهنگ غمگین و احساسی رضا شیری بنام با من بهم زدی. اهنگ احساسی والایار بنام بازی. اهنگ حامد زمانی بنام آخرین قدم. آهنگ غمگین و احساسی رضا شیری بنام با من بهم زدی. کد موزیک هوروش بند به کی پز میدی برای وبلاگ. کد موزیک هوروش بند به کی پز میدی برای وبلاگ. دانلود آهنگ هوروش بند به کی پز میدی.

آرامش آن است که بدانی در هر گام دست تو در دست خداست. خدایا منتظر یه معجزه از طرف توام خودت بهم کمک کن. کمکم کن همه چیز به بهترین نحو ممکن انجام بشه و من قبول بشم. خواهش میکنم خدا هوام رو داشته باش.

همینه دیگه هی شوشو رو منع کنی که چرا انقدر بی حواسی یه نموره گیج میزنی اصلا حواس نداری نمونش . تولد شوشو خان و نخودچی تو یه روز هست و قرار بود پنجشنبه مامانم و خواهرم اینها بیان خونمون که . این روزها خیلی خیلی سرم شلوغه و به اصطلاح بیزی هستم با یک عدد فندق کلاس اولی و با اون . پریشب برای افطاری رفتم خونه همسایه مامانم و فندق رو با خودم بردم نخود هم موند پیش شوشو فندق با .

خدا رو شکر مشکلم خیلی وقته حل شده ولی حسابی سرم شلوغ شده دیگه وقت سر خاروندن ندارم دیگه چه برسه بیام نت و بنویسم . خدا به ما یه دختر و پسر داده دوقلو هستند الان دیگه ۱۰ ماهشون شده حسابی شیطونن کلی وقتم رو پر کردن دیگه نه به خودم میتونم برسم نه به همسری بیچاره آخه همش یا خونه مامانم هستم و همسری زیاد نمیونه بیاد فقط مواقعی که میرم خونه مادر همسری اون بیشتر میتونه به بچه ها برسه خلاصه این که حسابی مشغولم فقط خواستم بهتون خبر بدم که فعلا نمیتونم بیام و روزمره هام رو بنویسم .

چقدر وقته که ننوشتم مطلب زیاده ولی فرصت نشستن و نوشتن نیست. امان از پسر کوچولویی که تموم توان مامانش صرف اون میشه. این روزها شدیدا دنبال آرامشم. البته ناشکری نمیکنم روزهای آرامیه همین که مجبور نیستم صبح زود بیدار شم برم سر کار میتونم با آرامش و خیال راحت بخوابم بعدش از بودن کنار پسرم لذت ببرم باهاش بازی کنم بغلش کنم غذا بخوریم با هم برام شیرین زبونی کنه همه اینا واقعا جای شکر داره. دارم تغییر میکنم انگار دارم یکجورایی بزرگ میشم یک جورایی عوض میشم.

اینجا دفتر یادداشتهای روزانه منه. سهشنبه 9 شهریورماه سال 1389.