روزانه نویسی های پلاک در دیگر رسانه ها. پلاک در گروه فرهنگی دیدار. چشمم افتاد به حلقه ازدواجم. کاش همه رئیس جمهورها مثل شما بودند آقا. یک بند انگشت که این حرف ها رو نداره! من برای شهادت آمده بودم. پای او بیشتر گیر است. کاش همه رئیس جمهورها مثل شما بودند آقا. یک بند انگشت که این حرف ها رو نداره! چشمم افتاد به حلقه ازدواجم. از دار دنیا چیزی ندارم. من برای شهادت آمده بودم.

سید محمد موسوی عراقی و فرنوش شیخی. ب عشششششششششششششششق فرنوش تیم ملی. عشق همیشگی و نفس بنده. سلام شرمنده ک نیستم مشکلات دارم. ایشالله با کلی چیزای خوب برمیگردم. و تا ساعت 9 .

یکشنبه 2 فروردینماه سال 1394. سکوتم قفل می کند هر دم. تا بشنود آن ساز که درآید از نی. یکشنبه 2 فروردینماه سال 1394. هنوزم نفس می کشد روی صحنه. او که چشمانش را بسته. گرچه نگاهش را ز دنیا بسته. اما چشمها خیره مانده به صحنه. من در عجبم کین صداست که مانده. یا تصویر قلبی که جا مانده. یکشنبه 2 فروردینماه سال 1394. بگذر از تمام بودن ها و نبودن ها. پررنگ کن واژه کمیاب ایثار را.

به رویای خود سخت بچسبید , اگر رویاها از بین بروند , زندگی پرنده ی بال و پرشکسته ای است که نمی تواند پرواز کند! پבر عزیزم روزت مبارڪ. تפ لב خפ בҐ . سلام ب ڪلبہ ے عاشقانه ے من خوش آمבے. تا ابد دوستت دارم . جوک جدید - عکس های خفن. چشم انتظار تصاویر و شعر عاشقانه. به دلتنگی هایم دست نزن! ღლღدنیای دخملونه من ღლღ. فریاد هایی از جنس سکوت و دلتنگی.

ولکن به خدا سوگند که انچه از قرآن شما در آن وجود دارد یک حرف آن نمی شود و این مصحف از سوی خداوند بر.

کودکی که مادرش او را. تا برسد به خانه ی تشنه به خونش. سر از خانه ی عزیز مصر در می آورد. که اگر تمام دنیا بخواهد. و به سمت او قدمی بردار. تا ده قدم آمدنش به سوی خود را به تماشا بنشینی.