Date Range
Date Range
Date Range
زندگی چیزی نیست که لب تاقچه ی عادت از یاد من و تو برود. آقا آدمها بخاطر اینکه با هم دعوایشان می شود از دست هم خشمگین می شوند و سر هم فریاد می زنند. و معلم دوباره سئوالش رو تکرار کرد و بچه ها هر کدام جوابی دادند که هیچ کدام مورد قبول معلم نبود. امیدوارم که هیچ وقت سر هم فریاد نکنید.
با کمی تأخیر سال نو مبارک. که از این به بعد وبلاگم شاد باشه. چون یه نفر که نظرش برام خیلی مهمه ازم خواسته که شاد باشم و شاد بنویسم. در میان ماه رویان ماه روی من تویی. گر نترسم از خدا گویم خدای من تویی. گفتمش بی تو چه باید کرد. عکس رخساره ی ماهش را داد. گفتمش مونس شب هایم کو. تاری از زلف سیاهش را داد. وقت رفتن همه را بوسید. و به من از دو نگاهش را داد. یادگاری به همه داد و به من.
عصر عاشورا كنار خیمههای سوخته. ذوالجناحی ماند با یال رهای سوخته. كودكان تشنه را با دست و پای سوخته. در كجا دیدید یا خواندید روی نیزهای. رقص خونآلود شمشیر و هوای سوخته. چارده قرن آسمان بارید و م. ابرها بارانی و شاید خدا هم گریه كرد. عصر عاشورا كنار خیمههای سوخته.
بنام تنها پناه آشفتگان دریای سرنوشت. سلام نمی دونم از چی بگم از کجا بگم خدایا درست نمی دونم. با اینکه همه جا سوت و کور بوده و فقط صدای آروم باد بوده که برگ. هم نور سفید ستاره ها که دور تا دور ماه جمع شده بودن و بی خبر. از همه جا داشتن چشمک می زدن که یهو همه اینارو گریه نوزادی. که داشت آروم آروم ولی با گریه پا به این دنیای تاریک می زاشت.
Artist, Teacher and Projectmanager. Das Überschreiten der Grenzen beim.