به وبلاگ من خوش اومدید. ظهور نزدیکه انشالله که شما جزو انسانهای با تقوا باشید. چون اگه نباشید و دیر از خواب غفلت بیدار بشید ممکنه. هرکی خواست لینکش کنیم اول مارو با نام امام مهدی و آخرالزمان و ایمان به خدا لینک کنه بعد خبر بده که لینکش کنیم. من خودم آخر هفته ها می تونم به وبلاگ بیام برای همین شاید دیر لینکتون در وبلاگ قرار بگیره.

امام خامنه ای محبوب امام زمان عج. آدرس مشاهده مستقیم آلبوم های تصاویر معارفی. إ ذا ب ل غ ت ال ح ل ق وم. ماه رجب و ارتباط آن با ولایت. دنیای بی فاطمه سلام الله علیها برای شیعیان قفس است. امام رضا علیه السلام خزانه دار بسوی ظهور هستند.

و من یتوکل علی الله فهو حسبه. خداوند حسیب است چون نهایت کمال است. والذین جهدوا فینا لنهدینهم سبلنا. قدم به قدم روی خاک های نجف تا کربلا. و جاهدوا فى الله حق جهاده. حجره ی دانشجوئی یک بسیجی. می خواهم روشن دل باشم. آفریده شده ایم تا عبادت کنیم. مقیاس ما و جهان .

گفتند راه پيمايي حكومتي! بي عقلها نفهميدند كه با اين حرف دارند حكومت را تعريف مي كنند دارند از حكومت تمجيد مي كنند. اين چه حكومتي است كه در.

الفت شیار 143 چیزی شبیه حاج کاظم آژانس شیشه ای. برای همیشه در تاریخ سینما خواهد ماند. باری سوار گرده مردم نکرده ایم. خود را به نعمتی گذرا گم نکرده ایم. گر درتنور دست تهی پیش برده ایم. یک جو طمع به حرمت گندم نکرده ایم. دریای شوربخت وصبوریم سال هاست. طوفان چشیده ایم وتلاطم نکرده ایم. جنگل گواه باش اگر خانه سرد بود. یک شاخه از درخت تو هیزم نکرده ایم. مارا به جرم آیینه بودن شکسته اند. زیرا به روی رنگ تبسم نکرده ایم. نظریه گردش نخبگان ویلفردو پارتو. خوشا بحال آنان که با شهادت رفتند.

ما هم گاهی به رسم دلتنگی به چشمهای خورشید زل میزنیم و برای آمدنت دعا میکنیم. نشانش رد اشکهایی ست که گه گاه روی لبخندهای چروک خورده مان مینشیند. ما تمام غصه های دلمان را جمع کرده ایم برای تو. میدانم از دستمان چه رنجی میکشی. ببخش! اگر یادمان میرود که منتسب به شماییم. پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری. طلبه ای از جنس تو. استاد علی اکبر رائفی پور. دختری همنام مادر پهلو شکسته.

باز دوباره دیده هامون رنگ غصه و عزا شد. کاروان شاه خوبان وارد کرب و بلا شد. شاه عطرت اومده به دشت غربت. شاه عطرت اومده به دشت غربت. خیمه های آل زهرا . شد به پا تو دشت ماتم. از چشای دخت حیدر . از زمانی که برادر . یادم اومد حرفایی که شنیدم از لب زهرا. مادرم میگفت همیشه قصه هایی زغم ودرد. ماجرای کربلا و قصه ی یه عده نامرد.