ღ همه لحظه های من .

از دعای گیاه تا اجابت ماه راهی نیست. أشه د ان ک ت شه د م قامی و ت سم ع ك لامی و ت ر د س لامی . از همین جا که من ایستاده ام و دستی برسینه نهاده ام. تا اوج رأفت و عظمت نگاه حضرتش. الس لام علیک یااباعبدالله الحسین . کمبود محبتت را به اشتراک بگذار با نامحرماל. را هزاراל لایک خواهند زد . تاسف بار است حال و روز کسﮯکه تشنه ﮯ نگاه دیگراל باشد.

هر کجا هستم باشم اسمان مال من است. خدا هستی را قسمت می کرد. هر چه که باشد شما را خواهم داد. سهمتان را از هستی طلب کنید زیرا خدا بسیار بخشنده است. و هرکه امد چیزی خواست. یکی بالی برای پریدن و دیگری پایی برای دویدن. یکی جثه ای بزرگ خواست و ان یکی چشمانی تیز. یکی دریا را انتخاب کردویکی اسمان را. نه چشمانی تیز و نه جثه ای بزرگ.

خاطرات شیرین گذشته تلخ ترین غمیست که امروز داریم. من هم چون تو تکرارم . تکرار آدمهای دیروز , امروز و فردا با هویتی از جنس خاک و در جغرافیایی به پهندشت سکوت. وقتی نا امید شدی . محرم آمد و روزای عشق شکوفه زدن. نامه ای به پدر . عابر کوچه های پاییزی شهر عشق. ناگفته های من و تو. تا انتها تن ها . ترانه ها و شعر ها. در حوالی این کوچه ها.

صليب اعدام قرون وسطي و شلاقهاي. گداخته و كشيدنهاي دست و پا از طرفين. وقتي صحبت از تصاوير لب دوخته آوارهاي. از آن تصويرها روح هاي سرگرداني ساختم. كه پا به پاي عشقهايشان زندگي كنند و. گه گاه كمي خاطره بسازند و شايد تلقين. زندگي را تلخ مي خواستم پس تلخ تلخش كردم و.

ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﺍﻧﻘﺪ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﻧﻤﯿﺸﻢ! ﺗﻮ ﮐﻪ ﺟﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺭﯼ! مگر دل کوچک م. خونه ی سرد و سوت و کور. نوری و راه چاره نیست. اما تو کوه درد باش. طاقت بیارو مرد باش . عشقم بهت عمیق بود اما. تو حال و روزم رو نمیدیدی.

پریسا جان من به این سایت فارنک که آدرسشو گذاشتی سر زدم اما نمیشه که اونجا هیچ نظری گذاشت . چند بار اینجا بهت جواب دادم تو نظرات که ای بابا این سایت که. گذاشتی وا نمیشه حالا هم که وا شده به این صورته. به هر حال ممنون که به من سر زدی . ای کاش آن کوچه را دوباره ببینم. آن جا که ناگهان یک روز نام کوچکم از دستم افتاد و لابه لای خاطره ها گم شد. آن جا که یک کودک غریبه با چشم های کودکی من نشسته است.