Date Range
Date Range
Date Range
تموم عاشقوونه های من مال. تو باشه مال مشکی پوش تبریزت. ما مثل تماشای غم انگیزت. خیلی سخت است وقتی که نتوانی دست های بچ ه ات را تووی دست هایت گرم. دوست عزیزم آقای امید صباغ نو. توسط انتشارات فصل پنجم منتشر گردید.
من پارتم اشکانیم ارژنگ پاک مانیم. از سپیدی صبح تا سایه گستر هور. خیره در عبور بی صبری. سواری از کوچه گذر خواهد کرد. نوشته شده در Thu 1 Jan 2015. سایه ات از سر تنهایی من کم نشود. نوشته شده در Thu 14 Aug 2014. درود بیکران بر دوستان ارجمندم. سپاس که با حضور سبزتان محفل کوچک مرا رونق می دهید.
با نام و یاد خدای بزرگ. ای چشمه پاک تشنگان ادرکنی باران زلال آسمان ادرکنی. ای منتظرحضور حریت وداد امید همه منتظران ادرکنی. بیدارترین شعشعه بارزعصر وی خفته به قلب عارفان ادرکنی. ای سرورسروقامت ای مظهرعشق ای وردزبان عاشقان ادرکنی. اینک همه کائنات درحسرت نور خورشیدنهان کهکشان ادرکنی. روح ودل بیقرارمان منزل توست ازمنظرودیده هانهان ادرکنی. ای شبه رسول اکرم ای شبه علی طاووس خوش باغ جنان ادرکنی. در رگ رک خاکیان وای عرش نشین بازآبه حریم خاکیان ادرکنی. شرمنده وروسیاه وغرق گنهیم یاحضرت صاحب الزمان ادرکنی.
شعر آغاز سرای بی غم است. می نگارم قطره های عشق را. خلاصه این گفتوگو به شرح زیر است. تا الل ه ما هذا فعال دینی.
من غریب افتاده ام ای مرد. تلخ می خندد کسی درمن. بادمی پیچد در گلوی خویش ومن . تلخ می ایستم در مسیر باد. می بردمن را زخویش خویش . این مسیر پبچ در پیچ. می خراشد پای من را دوست. ای تو تنها همنشین این غریب آباد. تلخ می خندد کسی در من. می شود آیا به دریا زد. می شود ایا به طوفان گفت. من غریب افتاده ام ای مرد. می هراسم زین غریب اباد. تلخ می گریم به یاد خوش. کمی آسمان می نوشیدی! نوشته .
در نخ آن زن . در نخ آن زن . باز می پیچد در او یک درد بی معیار. دور از نفوذ درد او در جان آدم ها. بی خانمان بی نوائی تنگ یک دیوار. با یک ت حج ر شهر درگیر است انگاری. آن جا زنی شاید زبانم لال , ناچار . آن جا که در حجم تباهی های وجدان ها. گهگاه یک زن می شود ل ه زیر یک آوار. حتما کسی رفته است پنهان در نخ این زن. یک مسجدی یا یک جوان بیخود و بیعار. بازاری ای خرپول در آن گوشهء بازار.
Il n y a qu une sorte de mec ici. Je suis de retour! Salut tout le monde! Je sais que ca fait t.
می خواهم در این وبلاگ چیزهایی بنگارم که سهراب دانا و شریعتی پاک را خشنود نمایم تا شاید بتوانم به راه مصدق بزرگ بروم. سهراب رسولم, شریعتی معلمم, مصدق ایده آلم و علی الگویم. این راه دشوار همسفر می طلبد و چه خوب كه آن تو باشی. تا امکان دادن به ناممکن ها. حقیقت برای دانش و واقعیت برای زندگی. اصالت و ابتذال بخش دوم و پایان. اصالت و ابتذال بخش اول. تاجگذاری های صد تا یه غاز.
دشمن ترین فرد نسبت به تو نفس اماره درون توست. ظ روز دوشنبه ٢٧ امرداد ۱۳٩۳. حسرت خوردن در بهشت در صورت فراموشی حفظیات وقتی که فرشته های سوره های مختلف در بهشت می آیند و خودشان را معرفی می کنند و می گویند اگر مرا فراموشی نمی کردی تو را به آن درجه والا می بردم و با انگشت خود آنجا را نشان می دهند. نیاز تسلط بر متن قرآن برای تفقه و تدبر و عمل به آن.