دلنوشته هایی با طعم توت فرنگی. نوشتن اون شعر بهانه ای بود تا آخرش همتون برنده اعلام بشید و هر کسی خواست من براش قالب طراحی کنم. پس همتون برنده اید و اگر قالب خواستید بگید براتون طراحی کنم. و در ضمن اون شعر با حال و هوای اون روز من خیلی می خوند. بعضی ها برای رسیدن می روند.

كاش آدم سينه اي بي كينه داشت. يك نيستان عاشقي در سينه داشت. كاش دلها جاي مهر و عشق بود. مهرباني رنگي از آئينه داشت. نم نم بارون چشام گواه عشق پاکمه.

سرد و گرم روزگار يك زن. يه زنم تو پستي و بلندي زندگي. الان در هفته 31 بارداری هستم همش 9 هفته دیگه مونده برای در آغوش گرفتن بچه ام. سروشم دیشب خیلی تو دلم وول خورد حسابی دلمو جا به جا می کرد و دل من و باباش براش ضعف رفت. سلام عزیزان امیدوارم که سال خوبی رو در پیش داشته باشید و تعطیلات هم بهتون خوش گذشته باشه. امسال خیلی خوب شروع شد بهتر از پارسال و امیدوارم بهتر از پارسال هم بگذره.

دردر نامه مشهد تولد سه سالگی. بهشت كوچكي به نام خانه ما. وزيبا ترين حرف حرفيست كه هنوز براي تونگفته ام. یه پست پر و پیمون. آشیانه عشق من و آقای همسر. آرین و مامانی و آرتین. همه چی آرومه من چقدر خوشحالم. هستی شيريني زندگي مامان و بابا. دختران من الهه و الناز. تولد 9 سالگی پارسا نفس مامان و بابا.

Guysvery nice to see u again in my weblog. u know why? Coz i dont wan every body to read it. just those who may know me n also khow eng. the most important news during these years is that;at last i won n my son went to elementary school n he is very clever student. Will c u soon again here.