اشعار تازه و نقد و بررسی. لینک مصاحبه با خبر گزاری مهر در خصوص نقد و شعر. مجموعه شعر تقویم های تشنه. با آدرسها ی ذیل تماس برقراربفرمایید. جناب آقای جواد قنبری 02144122208. میدان امام کتابفروشی حاج حقیقت تلفن 08524223425. خ انقلاب جنب شهرداری کتابفروشی پاییزان 09187070207 و 08524241604. خ شهید رجائی پاساژ امیر کبیر طبقه پایین کتاب فروشی سلطانی 03614444625.

بسیار سلام از مات بسیار خداحافظ. مگذار که بشمارم اندوه جدایی را. هر وقت که می آیی باران سلام آور. ای شادی و شور امشب از مات سلام الله.

سفید چاله عنوان وبلاگ آقای علی شاه علی متولد 12 خرداد و ساکن تهران است. ایشان فارغ التحصیل فیزیک حالت جامد و همچنین دانشجوی حقوق هستند. و شغلشان مدرسی داستان و نویسندگی است. اما وبلاگ ایشان در زمینه های چون یادداشتها که شامل نوشته های پیرامون و اجتماعی ایشان است. داستانها که شامل داستان های ایشان است . و شعرها که اکثرا اشعار برگزیده دیگران را نشر می دهند. و ترجمه ها که شامل چند ترجمه داستان کوتاه است که در وبلاگشان به چشم می خورد. شد آن شبی که توشه قدر خویش گیریم. نوشته شده در سه شنب.

يه كليد كهنه چرخيد توي قفل سينه م انگار. يه دل شكسته افتاد زير دست و پاي زوار. دلم نذر تو كردم كه هنوز دل نگرونم. دلم به قفلاي پنجره فولاد تو بستم. يه كليد كهنه چرخيد تو ي قفل سينه م انگار.

اخبار هفتگي ادبي از اينترنت. اين اخبار از ارديبهشت ۸۱ تا به . اخبار هفتگي ادبي از اينترنت. درباره زنده ياد دكتر محمد مددپور. اخبار هفتگي ادبي از اينترنت. اخبار هفتگي ادبي از اينترنت.

تا مدتی بياييد اينجا پيشم . جوری هست که خوشتون بياد . زيباترين قلب روزي مرد جواني وسط شهري ايستاده بود و ادعا مي كرد كه زيباترين قلب را در تمام آن . عشق يعنی وقف کردن بی چشمداشت خويش . عشق يعنی خود را تماما بخشيدن به اين اميد که عشق ما در . خود را تغيير دهيد تا دنياي شما تغيير كند. برای تغییر دادن این دنیا نیازی نیست که نقش سیاستمداران .

عبدالرحیم سعیدی راد - abdolrahim saeedi rad. دستمان را بگیرید که پا در گل ماندهایم. گفتم بیمعرفتند اما خداییاش نیستند. آنها برگشتند یکی یکی و چند تا چند تا. اصلا شاید بخاطر همین روزها خشک و بی برکت برگشته اند. آنهایی که روزی در عمیلیات خط شکن بودند آمده اند تا در جلوی ما حرکت کنند و خط شکن باشند و ما را به دنبال خود بکشند. مایی که سالهاست خودمان و آنها را فراموش کرده ایم. آمده اند تا دست دلمان را بگیرند و آینه جلویمان بگذارند و خودمان را به خودمان نشان دهند. با دهانی بسته آمده اند تا بگویند سکوت جایز نیست.