وب نوشته های یک جراح. ازدواج من و روحانی محل. یک لقمه نوشته با سس عکس. زنی هستم مردد میان ماندن و رفتن. خاطره های خوب و بقیه شون. وبلاگ خصوصی من و آقایی. همونطور که مشاهده می فرمایید نصف آرشیو و کلی از کامنتها و پیوندها از دست رفته. من خیلی از دوستانم رو گم کردم حتما اونها هم منو گم کردند. بیاید یه خبری از خودتون بدید دیگه.

اهل کجا بودنت مهم نیست ,. اهل و بجا بودنت مهمه ! منطقه زندگیت مهم نیست ,. منطق زندگیت مهمه ! گذشته ی زندگیت مهم نیست ,. امروزت مهمه که چه گذشته ای رو واسه فردات می سازی! دوباره من دوباره تو. امده ام تا روایت کنم. مخاطب تمام عاشقانه های من تویی. مامان پری و نخود جون. از زندگی مینویسم که خودم انتخابش کردم . خودم باید بسازمش و خیلی دوسش دارم. هیچی نباید من و از برنامه هام دور کنه.

خاطره های خوب و بقیه شون. خاطره های خوب و بقیه شون. خاطره های خوب و بقیه شون خاطرات روزانه. خاطره های خوب و بقیه شون. پروانه - یادداشت های مارگزیده. چیزهای قشنگی که حالم رو خوب میکنه.

انتخاب هایم مرا به اینجا رساند. باید روش فکر کنم! فکر کنم از تمام روز جمعه فقط ظهر هاش رو دوست داشته باشم! روز سه شنبه که مستر مریض شد و چهارشنبه هم که حالش بد بود و من فکر میکردم دیگه پنجشنبه حالش خوب باشه. مستر رو که بردیم پیش شوهر خاله گفته بود باید خیلی کم غذا بخوری. هنوزم نمیدونم مستر چرا اینجوری شد! از ی طرف دکتر شب اول گفت مسموم شده. بعد که تب و لرز پیدا کرد دیدم این حتما ی میکروب وارد بدنش شده. و من همیشه اینجور وقتا این به ذهنم میرسه که اینا از غذاست و نه از مسمومیت. نکنه از این گرفته باشی! .