خدایا مرا تنها مگذار که مبادا نگاهم به نگاه بنده ای از جنس خاک محتاج شود! انسان های اطراف من هنوز زندگی را جدی نگرفته اند. و این تنها چیزی است که مرا می ترساند. ترس تنها حس مانده در این حوالی برای من است. نه ترس زمین خوردن پسر خاله پنج ساله ام. ترس را می گویم همان چیز هایی که حرفه ای تر از زمین هستند. تا یک خراش بر پیکر آدم بزنند و رد بشوند. ترس هایی را می گویم. که آنقدر تدریجی در زندگی ات وارد می شوند. که دیگر با خود تو مو نمی زنند. ترس هایی که هیچ کاری به رنگ موهایت ندارند. ت ماҐ میش وی! .

دل من حوصله کن دادزدن ممنوع است. کم بکن این گله فریادزدن ممنوع است. شادی ازمنظراین قوم گناهی ست بزرگ. چه خوش خیال است , فاصله را میگویم. به خیالش تو را از من دور کرده. نمی داند جای تو امن است. اینجا در میان دل من. تو میروی بدون من .

Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre.

Vie sur Jupitaire avec Comme seul ami son Doudou! 9829;F. Abonne-toi à mon blog! Comme Dirai Un Certain. J habite chez ton père. Mentalement, pour le moins paradoxale.

Deux filles 13 ans amitié 8 ans pour la suite visiter notre blog. Morgane bandosz était une amie a nous nous la. Cheveux bruns,moyen et bouclé. Je sui folle,moche é je chant comme une casserole mé bon c la life.