اگر رد می کنی رد کن ولی من به جز در گاه تو جایی ندارم. فردا اخرین روزیه که نو سال 93 میایم سر کار. واقعا احتیاج به استراحت دارم. از چند شب پیش زیر دلم درد شدید می گیره و فقط و فقط با استراحت خوب می شه. گمونم حال مهربانو هم تا حدودی بهتر شده. خدا خودش رحم کنه . دخمل گلی مدام می گه بریم شمال و غذاهامون رو توی حیاط بخوریم فداش بشم من. دیروز برا اولین بار براش یه گردنبند سنجاقکی انداختم . درش نیاورد و کلی ذوق کرد.

نوشته شده در Tue 13 Apr 2010. از پشت شيشه هاي بزرگ دلتنگي گريه ميكنم و آرزو ميكنم كه كاش. مهربانت بگذارم تا ديگر از گريه كم نشوم . به ديار محبتها بردي و صادقانه. دوستم داشتي پس بيا و باز در اين راه. تلاش كن اگر طاقت اشكهايم را نداري . زيرا كه من و تو ما شده ايم پس نگذار زمانه بيرحم دلهايي.

روز نوشتهای مهندسی در سودای خدمت. فقط آمدم بگم زنده هستم. مدیریت زمان اگر برای این موضوع راه حلی دارید برایم بنویسید.

گرت پند خردمندان ز جان و دل نیاموزی فلک ان پند با تلخی بیاموزد تو را روزی.

تۆ ئه گه ر دره خت بوویتایه. دار هه رمێی گوڵ سپی ئه بووی. تۆ ئه گه ر کانی بوویتایه. له بناری که کۆن ئه بووی. تۆ ئه گه ر چرا بوویتایه. چرای سه ر شاعیرێک ئه بووی. له سه ر شاخێ ئاوێ دیل بوو. رۆژ له دوای رۆژ ئاوی گیراو. خه می شینی گه وره ئه بوو. هه تا جارێ خه م ته قیه وه و.

خوش می روی بر بام ما. ای در شکسته جام ما. ای بر دریده دام ما. جوشی بنه در شور ما. تا می شود انگور ما. ای دلبر و مقصود ما. آتش زدی در عود ما. نظاره کن در دود ما. ای یار ما عی ار ما. پا وا مکش از کار ما. در گل بمانده پای دل. جان میدهم چه جای دل. دلم تنگ است این شبها یقین دارم که میدانی.

من هنوز خواب می بینم. که دوره دوره ی وفاست. که اعتبار عشق به جاست. من هنوزم خواب می بینم. من هنوز خواب می بینم. من هنوزم خواب می بینم. سوته دلان یکی یکی تموم شدن. سوته دلی نمونده غیر از خود من. کسی که عشق و غم و فریاد بزنه. هنوز تو قصه های من. رنگ و ریا جا نداره. هنوز تو قصه های من. هنوز تو ی دنیای من.

به همه دل سوختگان راه عشق. ای که می پرسی نشان عشق. چيزی جز ظهور مهر نيست. يعنی مهر بی چون و چرا. يعنی مهر بی اما و اگر. يعنی رفتن با پای و سر. يعنی دل تپيدن بهر دوست. يعنی جان من قربان اوست. يعنی خواندن از چشمان او.

یه رو سیاه میگه سلام. یه رو سیاه میگه توبه. یه رو سیاه میگه غلط کردم. و یه رو سیاه میگه میخوام آدم باشم. امشب دلم هوای صحن حرمت رو کرده بود. هوای چک چک قطره های بارون از ناودون طلات. هوای سینه زدن زیر بارون. آقا بازم می خوام بیام. یا شاید امتحانی بزرگتر شروع شد.