دلم از کوچه و از این همه دیوار میگیرد. دلم از کوچه های سرد و آرام وار میگیرد. پریشب سیل اشک از آسمان لبریز میبارید. بعضی وقتا اگه بغض ادم بترکه. وای از اون روزی که. شجاعت میخواهد وفادار احساسی باشی.

مریم چند سال بود که امید رو میشناخت . اونا خیلی وقتا شبها با هم بودن اما رابطشون قرار بود مثل 2تا هم جنس. تا اینکه یه شب به مری زنگ میزنه میگه تنهام بیا پیشم . میکرد مثل بقیه شبهاست . پا میشه از این سر شهر میره اون سر که. اما نمیدونست ایییییییی دل غافل دوره ی مرام و قیصر بازی گذشته. مری جون رفیقا که همه مارو پاک فراموش کردن.

یه وبلاگ واسه خودم و تمام عاشق ها. لج کردم با خودم آخه. حست به من عالی نبود. احساس من فرقش با تو. تو این نم نم بارون. به یاد تو زیر بارون. تو این نم نم بارون. الان ای کاش نزدیک تو بودم.

دیگ ه نیست م رفیق! اون نیست پس من م نیست م! ص حرا د خت ری ا ز دیار ت نهآیے. ارامش نهفته در غمی است خاموش. چک نویس های زندگی من. افکار یک بادوم زمینی! بصی رت ای رانی. روی اه ای ما با ش ما به حقیقت میپیوندد. امشب ز غمت میان خون خ واهم خفت. ع اشق ا نه ه ا. ست ا ره درخ شان. ردپ ای بی اث ر. ماری ان ا زاده اس مان. چه ار دهمین اری ایی.

نیمکت های خالی بدون من. یک دقیقه بدون عظیمم یک عمره. ساکت که میمانی میگذارند به حساب جواب نداشتنت. عمرا بفهمند داری جان میکنی تا حرمتهارو نگه داری. اینروزها خیلی از آدمها به دست هم پیر میشوند نه به پای هم. برگردی و آن موقع زمان.

د خت ری ا ز دیار ت نهآیے.